قربانی اشرف ( فواد بصری )

فرقه مخرب رجوی

قربانی اشرف ( فواد بصری )

فرقه مخرب رجوی

حمیده شاهرخی

حمیده شاهرخی با نام جعلی زهرا علیپور  از اعضای قدیمی تشکیلات و یکی از عاملین  سرکوب در کمپ – تحت تعیقب قضایی عراق در گذشته  فرمانده مراکز نظامی   و پشتیبانی  بوده و در عملیات هایی چون مرصاد و مروارید نقش مهمی داشته است . در عملیات  مروارید  فرماندهی یکی از  محورهای  جلودار حمله به شهرهای کردی نشین را بعهده داشت و   فرمان کشتار صادر می کرد.  در کارنامه  سیاهش   بیش از  دو دهه است که بخش مغزشویی و آموزش  های فرقه ای  و سازماندهی افراد زیر نظر او کنترل می شود .طبق دستور رجوی و با کنترل ستاد وی  آموزش های مغزشویی و تکرار سخنرانی های رجوی بصورت مستمر در  جلسات اجباری یکان ها برقرار است و روزانه نیمی از وقت  نفرات  را با تکرار آموزش های فرقه ای و سخنرانی های رجوی  در یکان ها پر می میکنند.

 

سید محمد سادات دربندی رئیس زندان در کمپ بدنام اشرف ، بازجو و شکنجه گر با نام مستعار کاک عادل

محمد سادات دربندی معروف به کاک عادل از زندانیان زمان شاه و با سابقه سیاسی طولانی از مردان قدیمی و مرکزیت در سازمان بوده است. از نفراتی است که در دوره های آموزش در فلسطین در سال های ۴۸ و ۴۹ شرکت داشته… وی از زمان استقرار رسمی سازمان در عراق مسئول قسمت خروجی سازمان شد . و از نفراتی است که بطور مستقیم مسئول شکنجه و سرکوب جدا شدگان در سازمان است و ۴۰۰ الی ۵۰۰ نفر از مردانی که در سال ۷۳ زندانی شدند همه او را شناخته و بسیاری از نفرات بدست وی کتک خورده و شکنجه شده اند. در آن زندان ها حدود ۶ الی ۷ نفر هم تا کنون مشخص شده به قتل رسیده اند. او در سازمان مجاهدین به نام عادل زندانبان معروف است . سه نفر از نفرات ثابت دیگر زندانبان در قسمت خروجی حسن عزتی( نریمان )، بهرام جنت صادقی(مختار) و مجید عالمیان هستند که این چهار نفرکلیه اسرار مربوط به حذف فیزیکی و شکنجه و زندانی کردن ناراضیان را دارند. عادل زندانبان یا همان محمد سادات دربندی که روزگاری افتخارش این بود که در مرکزیت سازمان است و ظاهرا” جز طر احان هواپیما ربایی در زمان شاه نیز بوده است. در حال حاضر بیش از دو دهه است که به شغل شریف زندانبانی و شکنجه گری در درون تشکیلات مخوف فرقه رجوی مفتخر شده است. او در نزد افراد بسیار منفور است و علیرغم ظاهر آرامی که از خود نشان می دهد، فرد خیلی خشن و بی رحمی می با شد. و اکثر خاطرات از وی به جا مانده در ذهن افراد زندانی در سال های ۷۳ کتک و فحاشی و خشونت می باشد…

او بطور مستقیم یا غیر مستقیم در زندانی کردن و کتک و شکنجه نفرات در سال ۷۳ نقش داشته است. و در مرگ اعضایی که در سال ۱۳۷۳ شمسی به قتل رسیده اند سهیم بوده و شاید هم نقش اصلی را داشته است.

از خاطرات نفرات زندانی در سال ۱۳۷۳ (اقای محمد رزاقی )چنین می خوانیم :« بعد از مرگ قربانعلی ترابی در سلول، این فرد به شکنجه گران دستور داد تا به سلول ما یورش ببرند و همه را با مشت و لگد می زدند و داد میزد که حق ندارید در سلول هم در مورد مرگ قربانعلی ترابی حرف بزنید»

از دیگر زندانیان آن زمان در خاطرات خود قید کرده اند که عادل و سایر دوستانش روزها و هفته ها آنها را در درون سلول هایشان با پوتین های نظامی زیر مشت و لگد خود می گرفتند و تا سرحد مرگ آنها را کتک می زدند………

رئیس فرقه مخوف ،مسعود رجوی اگر فکر می کند خودش و سرکردگان اصلی در درون تشکیلات سازمان می توانند تا ابد پنهان بمانند و سایر قربانیان و بیگناهان اسیر در فرقه را به کشتن بدهند، بایستی این موضوع را نیز خوب بفهمند و بقول ” فهیمه اروانی” در گوش های کر خود فرو کنند که دیگر حیات واقعی و انسانی ندارند و هر چه از آنها در یادها و خاطره های اعضا و سایر جوانان و مردم ایران به جا می ماند جز نکبت و منحوس بودن و راه شیطانی آنها نخواهد بود……..

این نوشتار خرد است …. و آیندگان افشاگری های بیشتری از فرقه مخوف به جوانان ایران ارائه خواهند داد!

رونمایی چاپ دوم “سراب آزادی” به قلم خانم سنجابی با حضور آقای منصوری و خانم بهشتی



کتاب «سراب آزادی» زندگینامه و خاطرات مریم سنجابی از اعضای شورای رهبری سازمان مجاهدین خلق در نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران نقد و بررسی شد.به گزارش ایسنا، نشست نقد و بررسی کتاب «سراب آزادی»، خاطرات مریم سنجابی مسئول پرونده‌های پرسنلی و عضو شورای رهبری سازمان مجاهدین در غرفه‌ انتشارات فاتحان در سی‌امین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران برگزار شد.در ابتدای این نشست، جواد منصوری اولین فرمانده سپاه انقلاب اسلامی بعد از تاسیس و از انقلابیون در سخنانی بیان کرد: سازمان مجاهدین خلق یاهمان منافقین تا زمان پیروزی انقلاب به گونه‌ای بودند و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نیز ماهیت دیگری پیدا کردند. همین مسئله باعث شده است که این سازمان به عنوان  یک پدیده در تاریخ تحولات سیاسی ایران مطرح بشود؛ اما آنچه که مهم است این است که سرگذشت این سازمان، عبرت‌آموز و نمونه‌ی بسیار پیچیده فساد فکر، رفتار و عملکردی را برای همیشه به ثبت رسانده است.وی ادامه داد: هم‌اکنون وقتی از سازمان مجاهدین سخن می‌گوییم و یا ماهیتش راتوضیح می‌دهیم برای برخی باورپذیر نیست اما من کسی بودم که با آنها زیر یک سقف زندگی کرده‌ام و برای سه سال با مسعود رجوی بوده‌ام. بنابراین من سخنانم از روی خواب و خیال نیست. آنچه که از این سازمان دریافت کرده‌ام این است که هیچ چیز جز تسلط بر دیگران و قدرت و اعتقاد ندارند.برای همین به مرور زمان حقیقت آنان مشخص خواهد شد.وی افزود: اگر کارهایی که سازمان مجاهدین انجام داده‌ است را بگویم عده‌ای یا آن را یا هرگز باور نخواهند کرد و یا اینکه حتی به توابین آنها رحم نخواهند کرد.  سازمان پس از دهه ۶۰ به برنامه‌ای جدید رسید که بسیار خطرناک شد.منصوری درباره ماموریت شبکه‌ای سازمان مجاهدین در کشور توضیح داد:‌آنها با همکاری سازمان‌های اطلاعاتی مانند موساد، «ام آی ۶ » و «سیا» در مرحله نخست به دنبال تسلط و نفوذ در دستگاه‌های مختلف برای جمع‌آوری اطلاعات در زمینه اهداف، عملکردها و افراد هستند. هدف دوم‌شان ترور شخصیت‌ها است که بسیار زیرکانه آن را به واسطه جریان‌های رسانه‌ای مدیریت می‌کنند. سومین هدف آنها  ایجاد تفرقه و شکاف بین نیروهای مملکت است که ما اکنون خط آنها را رصد و پیگیری می‌کنیم. ماموریت پایانی‌آنها نیز ایجاد جنگ تبلیغاتی و روانی علیه جمهوری اسلامی ایران است چرا که می‌خواهند در داخل و خارج از کشور به توان و اعتبارمان ضربه بزنند. البته این برنامه‌یشان دراز مدت و تدریجی است.این تحلیلگر خاطرنشان کرد: اعضای سازمان مجاهدین اکنون جزو مشاوران سعودی آمریکایی و صهونیستی هستند و همانطور که گفتم به دنبال گسترش نفوذ خواهند بود. بی‌شک کتاب‌هایی مانند «سراب آزادی» و «خواب‌گردها» آثار بسیار خوبی در خصوص شناخت ماهیت این سازمان محسوب می‌شوند.هرگاه چنین کتاب‌هایی به چاپ می‌رسند آنها عنوان می‌کنند خط و مشی ما تغییر کرده است و در قالب‌های بین‌المللی و یا سیاسی فعالیت داریم اما این مسئله دروغ محض است چرا که اساسا امکان تغییر ماهیت در سازمان مجاهدین خلق وجود نخواهد داشت. آنها همچنان تفکرات ماکیاولستی دارند که انحراف و التقاد در آن موج می‌زند.منصوری در رابطه به اینکه چگونه این نفوذ شکل گرفته است و باید به چه شیوه‌ای  برخورد شود توضیح داد: نفوذ انکارناپذیر است چرا که اطلاعات ما نشت می‌کند. برای همین ما باید به دنبال شناسایی افراد مشکوک، چگونگی نشت اطلاعات و دستگاه و افرادی باشیم که در جامعه شایعه پراکنی می‌کنند چرا که یک فرد معتقد و مذهبی امکان ندارد این کار را انجام بدهد. این سازمان مهارت فوق‌العاده‌ای در جذب جوانان دارد و از بی‌اطلاعی و کم سوادی آنها برای رسیدن به اهداف خودش استفاده می‌کند. از احساسات و خلوص جوانان سوء استفاده می‌ کند و از سوی دیگر به آنها وعده‌های عجیب و غریب می‌دهد.در ادامه،مریم سنجابی دررابطه به چگونگی پیوستنش به مجاهدین خلق توضیح داد: من در سال ۱۳۶۵ درحالی که ۱۲ ساله بودم به این سازمان پیوستم. ابتدا به ترکیه رفتم و سپس از آنجا به کمپ اشرف منتقل شدم. کتاب سراب آزادی زندگینامه من است و خدا را شکر می کنم که توانستم بعد از ۲۵سال حضور در سازمان مجاهدین از کمپ فرار کنم و جوانانمان را به یک آگاهی پیرامون آنچه که ماهیت سازمان است برسانم. ساختار سازمان مجاهدین بسیار پیچیده است و حتی افرادی که دو یا سه سال در آن حضور داشته‌اند نمی‌توانند پیرامون آن مطالبی را بیان کنند. آگاهی یافتن از ماهیت اشرف و مجاهدین ۸ تا ۲۰ سال زمان می‌خواهد و بسیاری از افراد که حضور داشتند پی بردند که در چه فتنه‌ای قرار گرفته‌اند بنابر این من کتاب را با قلم ساده و گفتاری عامیانه نوشته‌ام.این عضو پیشین سازمان مجاهدین گفت: در این سازمان فقط رهبر فرقه کنترل ذهن را در دست دارد و صد در صد اطلاعات ایزوله شده در اختیار اعضا قرار می‌گیرد. آنها با شعار آزادی و عدالت اجتماعی فعالیت‌های خود را پیش می‌برند اما اهداف سازمان ۱۸۰ درجه با این شعارها تفاوت دارد. ممکن است این سوال پیش بیاید که چگونه این افراد بدون در اختیار داشتن روزنامه و برخورداری از تکنولوژی می‌توانند به عنوان جاسوس فعالیت کنند اما باید بگویم که  این افراد اگرچه پایگاه اجتماعی ندارند اما  آموزش‌های مختلف اطلاعاتی و جاسوسی دیده‌ا ند.سنجابی گفت: خوشبختانه پس از سرنگونی صدام و اتفاقاتی که سال ۸۲ در عراق افتاد حدود ۷۰۰ نفر از اعضای سازمان از کمپ اشرف به ایران آمدند و تعداد زیادی نیز به خارج از کشور رفتند. حضور خانواده‌ها و دیدار با اعضای این سازمان موجب شد که کمی محیط باز شود و افراد آگاهی بیشتری پیدا کنند.به گزارش ایسنا، در پایان این نشست چاپ دوم کتاب «سراب آزادی» با ویرایش جدید از سوی انجمن پیشکسوتان سپاس رونمایی شد .

شرکت و ملاقات انجمن های آوا و زنان در پارلمان اروپا


انجمن زنان ایران شنبه ۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۶

روز گذشته نمایندگان کانون آوا و انجمن زنان خانم بتول سلطانی و آقای رضا صادقی در برنامه روز اروپا در بروکسل بلژیک پارلمان اروپا شرکت کردند. این فعالین حقوق بشر در ملاقات با برخی از نمایندگان و شخصیتها از حقوق پایمال شده اعضای فرقه رجوی و سرکوبی اعضا توسط رهبران فاسدی همچون مسعود رجوی و مریم رجوی سخن گفتند. ستمی که همچنان ابعاد دیگری به خود گرفته است.اخیرا فرقه رجوی با عملی کردن طرح خفیف و خائنانه خودش که همانا در دست گرفتن حقوق ماهیانه افراد و واسطه شدن برای گرفتن حقوق پناهندگی و طرف حساب شدن با کمیساریا پول را مستقیم سازمان دریافت می کند، و موقع پرداخت این پول به پناهندگان اسیر، اعضای مستقر در آلبانی یا حتی سایر پایگاهها در مقر اور سورواز یا همه دخمه های خود، افراد را مجبور می کند تا بصورت ماهانه امضاء کنند که وفادار به مسعود رجوی و فرقه تروریستی بمانند و از ما جدا شدگان فعال فاصله بگیرند.فرقه رجوی همچنین برای برخی دیگر از این اعضای اسیر خط و نشان می کشد و آنها را مجبور می کند که بر علیه دوستان خود نامه های دیکته شده را امضاء کنند. و بر علیه آنها هتاکی کنند تا نشان بدهند که با “بریدگان!”  مرز دارند. اگر این افراد از امضاء و نوشتن نامه دیکته شده انجام نشود حقوق این افراد هم قطع می شود.
 
این شکنجه و نقض اولیه ترین حقوق انسانی تا آنجا ادامه یافته که افرادی که این مورد را نقض کنند یعنی امضا  تعهد سازمان ضمن ایجاد یک وضعیت ناهنجار روانی که البته فقط در فرقه و تشکیلات اون تأثیر دارد و از نظر جامعه آزاد بی معنی و مضحک است به این صورت که بصورت افشاگری در سایت های وابسته به خود منتشر می کند که فرد خاطی به خدمت دولت و سفارت ایران در آمده و تعهدات را عمل نکرده و تهدیدهای موهوم مشابه و بنابر این ما حقوقش را قطع می کنیم.برده داری بصورتی نوین در تشکیلات رجوی در حال اجرا هست. و دروغ بزرگ اینجاست که فرقه ای که خودش اینگونه افراد را وادار به بردگی و زیر خط معیارهای اخلاقی و انسانی می کشاند در جلسات و دیدارهای مریم رجوی دم از آزادی مردم ایران و زنان ایران می زند.این نمایندگان به روشن ترین صورت آخرین وضع این بخت برگشتان را تشریح و توضیح دادند و قرار ملاقاتهای بعدی نیز هماهنگ گردید.امیدواریم که تلاشهای حقوق بشری وجدانهای بیداری که پیشاپیش هتاکی ها و تهمتهای بی روای دار و دسته مریم رجوی را ذره ای اهمیت نداده و نمی دهند به ثمر بنشیند و بزودی شاهد برچیده شدن بساط فرقه گرایانه رجوی از جان باقیمانده اسیران باشیم.اسیران کسانی که با ما درد مشترک دارند باید بدانند که ما همیشه پشتیبان آنها بوده و خواهیم بود و امیدواریم که بتوانند خود را از این گرداب آزاد کنند و مریم رجوی بداند که هرگز از گندم ری نخواهد خورد. چرا که ظلم و ستم در همه اشکال آن محکوم است .