قربانی اشرف ( فواد بصری )

فرقه مخرب رجوی

قربانی اشرف ( فواد بصری )

فرقه مخرب رجوی

افشای جزئیات جدید از فساد محافظین اوباما .

عذرخواهی مقامات ارشد ارتش آمریکا نیز نتوانست پس لرزه های افشای رسوایی نیروهای ویژه این کشور در کلمبیا را متوقف کند بطوریکه امروز جزئیات جدیدی از رفتار محافظین اوباما دراین کشور که موجب اخراج آنها از اجلاس رهبران آمریکا شد،انتشار یافته است.به گزارش مهر به نقل از روزنامه دیلی تلگراف، براساس مدارک جدید دستکم ۲۰ زن خارجی درماجرای رسوایی نیروهای ویژه آمریکایی که برای محافظت از "باراک اوباما" به کلمبیا آمده بودند، حضور داشته اند.در همین رابطه "مارک سالیوان" رئیس واحد نیروهای ویژه آمریکا در جلسه استماع کنگره نیز اقرار کرد که دست کم ۱۱ زن به هتل محل اقامت نیروهای ویژه آمریکایی در "کارتاگنا"ی کلمبیا رفته و این افراد با زنان دیگری نیز در این کشور ارتباط داشته اند بطوریکه دست کم ۲۰ زن فاسد در این پرونده رسوایی حضور داشته اند.در ارتباط با همین موضوع روز گذشته نیز تصاویری از نیروهای ویژه آمریکایی در یکی از کافه های پایتخت کلمبیا که در آن اقدام به برقراری رابطه با زنان کرده بودند منتشر شد. این تصاویر به گونه ای بوده که حتی رسانه های آمریکایی نیز تمایلی برای انتشار آنها نشان نداده اند.هرچند رسوایی نیروهای ویژه آمریکایی در کلمبیا به دلیل اقدام آنها در برقراری ارتباط نامشروع با زنان بدکاره موجب اخراج آنها از این کشور شد و انتقادات فراوانی از کاخ سفید را نیز به دنبال داشت اما "باراک اوباما" و مجلس نمایندگان اعلام کرده اند که همچنان از سالیوان حمایت می کنند.اوباما واکنش سالیوان به وضعیت به وجود آمده درکلمبیا را مناسب توصیف کرده واعلام نموده که وی به سرعت واکنش نشان داده استسناتور "چارلز گرسلی" از جمهوریخواهان حاضر در سنای آمریکا که در کمیته قضایی آن نیز حضور دارد، گفت : اینطور به نظرمی رید که سالیوان موضوع را خیلی جدی گرفته و با آن برخورد کرده و این مایه خوشحالی است که او از یک بازپرس بیطرف خواسته تا موضوع را پیگیری کند.

گزارش رادیو بی بی سی درباره فرقه مجاهدین خلق .

اون بنت جونز" ، خبرنگار کهنه کار رادیو بی بی سی در گزارشی ابعاد مهمی از به وضعیت فرقه مجاهدین خلق، تغییرات پی در پی ایدئولوژیک آن و وضعیت فرقه ای این گروه را فاش ساخت. گزارش با طرح این سوال شروع می شود که "چگونه می توان کاری کرد تا گروهی را که دولت امریکا به عنوان یک فرقه معرفی کرده و رسما به عنوان یک سازمان تروریستی خارجی می شناسد، نمایندگان کنگره و پارلمان همین کشور به چشم قهرمانان حقوق بشر و دموکراسی سکولار ببینند؟" به گفته جونز این مسئله حتی تواناترین مسئولان روابط عمومی را هم به چالش می کشد. وی با اشاره به تلاش هایی که در خصوئص ارائه دیدگاه های مثبت در خصوص مجاهدین خلق صورت می گیرد عنوان می کند" برداشت های کاملا متفاوت از مجاهدین خلق می تواند موضوع بسیار خوبی برای یک تحقیق در زمینه قدرت مدیریت تصویر باشد ، آنچه که انجامش نه به واسطه سلاح که توسط شیوه انتشار اطلاعات میسر است." جونز در ادامه به بی ثباتی ایدئولوژیک فرقه مجاهدین خلق می پردازد. بر اساس گزارش جونز مجاهدین خلق تاریخچه ای جالب از تغییر پذیری ایدئولوژیک و تاکتیکی دارد. در گزارش وی آمده است" از سال های 1970 تا کنون، نوع سخنرانی از اسلامگرایانه به سکولار ؛ از سوسیالیست به کاپیتالیست؛ از طرفدار انقلاب ایران به مخالف انقلاب ایران؛ از طرفداری صدام به طرفداری امریکا و از خشونتگرا به آرامشگرا تبدیل شده است." جونز در گزارش خود به مسلح بودن مجاهدین خلق در زمان اشغال عراق و سر و کله زدن سربازان آمریکایی با اعضای این گروه پرداخته و عنوان می کند (مماشات با مجاهدین خلق) در حالی بود که این گروه در فهرست گروه های تروریستی آمریکا قرار داشت. مناسبات اجتماعی داخل گروه مجاهدین خلق که بر اساس آموزه های فرقه ای تنظیم شده است از دیگر موضوعات مورد توجه جونز است. وی با اشاره به بحث طلاق اجباری به عنوان نمونه ای از مناسبات اجتماعی مجاهدین خلق می گوید" برای مثال این سازمان از اعضا می خواست که از هم طلاق بگیرند. چرا؟ زیرا عشق تمرکز آنان را از مبارزه علیه ایران منحرف می کرد و مشکل این بود که اعضا فرزندانشان را نیز دوست داشتند.به همین دلیل رهبران سازمان از اعضا خواستند که فرزندانشان را به کشورهای خارجی نزد خانواده هایی در اروپا بفرستند که آنان را پرورش می دادند. گروه اینگونه توضیح می داد که اروپا امن تر خواهد بود.برخی والدین 20 سال یا حتی بیشتر است که فرزندانشان را ندیده اند."
جونز با اشاره به پیچدگی ساختار فرقه ای مجاهدین خلق عنوان می کند که اعضای سابق به طور مدام به توصیف شرکت در جلسات عمومی و مداوم اعترافات درباره تخیلات جنسی خود می پردازند. جونز در گزارش خود به ابعاد دیگر ساختار فرقه ای مجاهدین خلق اشاره می کند که اعضاء به طور مدام مجبور به شرکت در جلسات عمومی و اعترافات درباره تخیلات جنسی خود بودند. وی در ادامه از هم صحبت شدن با سرهنگ آمریکایی سخن می گوید که به مدت 6 ماه در سال 2004 تماسی همه روزه با رهبران مجاهدین خلق داشته و اکنون یک ژنرال بازنشسته است و تبدیل به یک لابی فعال از جانب این سازمان شده است. جونز در ادامه به ادوارد ترمادو، عضو سابق مجاهدین خلق که اکنون در آلمان زندگی می کند، می پردازد. درباره وی می گوید:"چهره وی تا آنجا دارای زخم است که به ناقص الخلقه می ماند. رنگ چهره اش سبزه ، پوستش ترک خورده و برق افتاده و پیشانی اش مدام خیس از قطرات عرق است – اما وی در آن زمان 9 سال را بعنوان زندانی جنگ در عراق گذرانده است.او می گوید پس از گذشت سه سال درخواست ترک سازمان کرده ولی به او پاسخ داده اند که نمی تواند چنین کاری بکند. او 12 سال آنجا ماند.او اکنون ازدواج کرده و سه فرزند دارد. او می گوید : خانواده من اعتراض من است به سازمان مجاهدین خلق."

جونز در گزارش خود تصریح می کند که داستان های زیاد دیگری نیز وجود دارد.فرزندانی که هرگزش والدینشان را بابت رهاکردنشان نبخشیده اند. فرزندانی که بخشیده اند و اکنون با شادی به والدینشان ملحق شده اند. مطلقینی که از سازمان بیرون آمده اند و می گویند هنوز عاشق همسرانشان هستند که همچنان در سازمان هستند. وی می افزاید:"در 25 سال سابقه گزارشگری ام، کم پیش نیامده که به من دروغ بگویند ولی آن هنگام که اعضای سابق به صورت متوالی از آنچه گفتند که بر سرشان آمده، اشک هایشان برای من واقعی بودند."
به گفته جونز در ایالات متحده، عده ای از چهره های سیاسی در دفاع از مجاهدین خلق سخن گفته اند.بیش از 30 نام برجسته وجود دارد – افرادی همچون رودی جولیانی، شهردار سابق نیویورک، هاوارد دین که زمانی امیدوار بود رئیس جمهور دموکرات امریکا شود، یک استاندار بازنشسته و یک رئیس سابق اف بی آی. به گزارش وی"خیلی از اینها پول دریافت می کنند. آنگونه که عده ای به دریافت پول از مجاهدین خلق اعتراف کرده اند ؛ برای یک سخنرانی 10 دقیقه ای بیست هزار دلار.

بزرگترین اشتباه مجاهدین خیانت آنان به ملت ایران بود .

جرمیا گولکا» وکیل وزارت دادگستری آمریکا در دوران جرج بوش در مصاحبه با شبکه تلویزیونی «ریل نیوز» آمریکا به بررسی تاریخچه مجاهدین و حمایت برخی سیاستمداران آمریکایی از این گروه تروریستی پرداخت و گفت: بزرگترین اشتباه مجاهدین خیانت آنان به مردم بود.

وی که مولف اصلی کتاب «مجاهدین خلق در ایران، یک معمای سیاسی» است با اشاره به تاریخچه ننگین مجاهدین این گروه تروریستی را ابزاری در دست صدام خواند که در ازای جمع آوری اطلاعات و بازجویی از اسرای ایرانی، از دیکتاتور سابق عراق سلاح و زمین گرفتند و امیدوار بودند که از قدرت نظامی او برای دست گرفتن قدرت در ایران استفاده کنند.

گولکا خیانت مجاهدین به ملت ایران را بزرگترین اشتباه آنان نامید چرا که مردم ایران آنان را خائنانی می شناسند که با شروع کننده جنگ تحمیلی هم پیمان شدند و پس از اتمام جنگ و اعلام آتش بس دست به حمله ای علیه ایران زدند.

وی ضمن اشاره به گفته مجاهدین که ادعا می کنند حامیان فراوانی در ایران دارند، افزود: ایرانی ها از این گروه حمایت نمی کنند.

این تحلیلگر خاطرنشان کرد: زمانی که من در موسسه تحقیقات دفاعی ملی (RAND)کار می کردم طی مصاحبه های خود با ده ها تن از مقامات آمریکایی دریافتم که آنان دیدگاههای متفاوتی در خصوص مجاهدین دارند.

افرادی که شدیداً طرفدار حمله به ایران بودند، این گروه تروریستی را دوست و متحدی مفید می دانستند. افرادی هم که فریب تبلیغات مجاهدین را خورده بودند، اعتقاد داشتند که این سازمان می تواند جایگزین مناسبی برای دولت ایران باشد.

گولکا در پاسخ به اینکه چه مدرکی موجود است که نشان دهد این گروه لیبرال و دموکراتیک نیست گفت: چیزی که ما در این گزارش گفتیم و سایر موسسه هایی همچون دیدبان حقوق بشر به آن اذعان دارند این است که این گروه یک فرقه است.

مسعود رجوی با همسر یکی از همکاران خود (مریم رجوی) ازدواج کرد و به اتفاق هم این گروه را تبدیل به یک کیش شخصیت کردند.

وی در ادامه به نحوه عضو گیری گروه مجاهدین، طلاقهای اجباری، مغزشویی، جلوگیری از دسترسی اعضا به رسانه های عمومی و کنترل ذهن در این فرقه اشاره کرد.

این نویسنده آمریکایی در ادامه افزود: هدف اصلی این گروه نشستن بر مسند قدرت در ایران است و زمانی که دیدند صدام نتوانست آنان را به این هدف برساند تصمیم گرفتند با استفاده از نیروی نظامی آمریکا به هدفشان دست یابند. لذا هراسی از ایران هسته ای را در دنیا پراکندند و اطلاعاتی که در موضوع برنامه های هسته ای ایران در اختیار رسانه ها قرار دادند، از اسرائیل گرفته بودند.

این تحلیلگر مسائل سیاسی معتقد است پروژه ایران هراسی مجاهدین به منظور حمله آمریکا به این کشور و نهایتا نشاندن آنان بر قدرت است.

وی در ادامه با اشاره به نابرابری در اجرای قوانین در آمریکا، خاطرنشان کرد: چرا قانون منع حمایت از تروریستها را علیه یک مسلمان اجرا می کنند، اما علیه مقامات این کشور اجرا نمی کنند؟ اینجاست که می بینیم که این مقامات از چه مصونیتی برخوردارند.