قربانی اشرف ( فواد بصری )

فرقه مخرب رجوی

قربانی اشرف ( فواد بصری )

فرقه مخرب رجوی

رجوی دزد بود!

رجوی رهبر فرقه دزد بزرگی بود و از هر فرصتی برای دزدی در عراق استفاده می کرد . قبل از شروع جنگ ائتلاف در عراق زنی بنام فرزانه میدان شاهی در نشستی گفت برادر گفته اگر محلی را دیدید که وسایل نظامی و غیر نظامی در آن محل بود و کسی در آن محل نبود بروید و همه وسایل و اقلام را جمع کنید و به پادگان اشرف منتقل کنید تمام اقلام عراق متعلق به ماست با شروع جنگ ائتلاف برای دزدی تیم هایی از کادرهای فرقه را سازماندهی کردند در فرصت مناسب به محل های خالی از سکنه مراجعه می کردند و هر چه وسیله بود بار می زدند به دستور رجوی کادر های دزد بیشتر به پادگانها مراجعه می کردند و از طریق محفل فهمیدم که رجوی به کادرهای دزد پیام داده بود اگر اقلام نظامی مورد نیاز به اشرف منتقل کنید هدیه خوبی نزد من دارید دزدی ها از طریق باصطلاح شورای زنان چه میزان دزدی صورت گرفته به رجوی گزارش می دادند و رجوی بلافاصله برای کسانی که پادگانهای عراق را خالی کرده بودند پیام می فرستاد و به آنها انگیزه می داد که بیشتر اقدام به دزدی کنند . در فیلق 2 ( پادگان لشکر دوم عراق ) در زمان جنگ ائتلاف مستقر بودیم نسبت به این کار اعتراض داشتم چند خطی برای فرزانه میدان شاهی نوشتم و گفتم این کار درست نیست این اموال به مردم عراق تعلق دارد بعد از دادن گزارش فرزانه مرا صدا زد و گفت این اراجیف چیه می نویسی الان وقت این حرفهاست وسایلی که ما جمع می کنیم متعلق به ماست و نه مردم عراق دستور برادر است  و این کار بایستی انجام شود خیلی واضح می گفت که رجوی رهبر فرقه سر دسته دزدهاست و دزد اصلی خود رجوی است .

فواد بصری

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

بنازم به این خانواده ها

فیلمی از خانواده ها که اخیرا به لیبرتی رفته بودند را مشاهده کردم خانواده هایی که با کلی مشکلات جسمی و امنیتی برای دیدن فرزندانشان از همه چیز خود می گذرند و به عراق سفر می کنند . خانواده ها با فرقه رجوی جنگی ندارند فقط درخواست ملاقات با فرزندانشان را دارند فرقه رجوی از آنجایی که ضد خانواده است و از طرفی ضد بشر است وقتی نام خانواده می آید ارکان فرقه بهم می ریزد . عناصر توجیه شده فرقه رجوی بصورت وحشیانه به خانواده ها تهاجم می کنند که شاید خانواده ها از خواسته خود عقب نشینی کنند و آن را به عنوان یک پیروزی برای خود ثبت کنند در این رابطه بارها خانواده ها به رجوی و سرانش گفته اند کور خواندی . رجوی و سرانش ایستادگی خانواده ها را با گوشت و پوست لمس کرده اند که مالک اصلی اسیران در بند همین خانواده ها هستند . خانواده ها در خواست های زیاد و پیچیده ای از فرقه رجوی نمی خواهند فقط یک درخواست دارند آنهم دیدار با فرزندانشان است . همانطور که در فیلم مشاهده شد عناصر توجیه شده فرقه رجوی فکر کرده اند با داد و بیداد و و به زبان آوردن حرفهای ناسزا می توانند خانواده ها را سرکوب و از خواسته شان عقب نشینی کنند در مقابل خانواده ها مثل گذشته سفت و محکم بر سر موضع خود ایستاده اند و کوتاه نمی آیند . بنازم به این خانواده ها که تبدیل شده اند به یک خاری در گلوی رجوی و سرانش با انواع ترفندها تلاش می کند این خار را از گلویشان بیرون بکشند ولی تا به حال این خار بیشتر در گلویشان فرو رفته و یک حالت جنون آمیز به آنها دست داده و خلاصی ندارند . به امید روزی نه چندان دور همین خانواده ها گور رجوی و سرانش را با دست خود بکنند و یک خلقی از دست این زالوها راحت شوند .

 

فواد بصری

چرا مواقعی که در عراق بحرانی پیش می آمد، رجوی پا به فرار می گذاشت

رجوی آنقدر بزدل و ترسو بود که با کوچکترین بحران در عراق دست زنش را می گرفت و پا به فرار می گذاشت و تا مدتی خودش را مخفی می کرد بحران در عراق به اتمام می رسید سرو کله رجوی و زنش پیدا می شد بلافاصله نشست عمومی را برگزار می کرد و شروع می کرد به خالی بستن و از طرفی مریم قجر در نشست فرارشان را ماست مالی می کرد و با دروغ گویی در نشست با سناریوی از قبل تنظیم شده در نشست و با کمال پرویی می گفت مسعود دوش به دوش و در کنار شما بود هر چه به آن می گفتیم عراق خطرناک است مدت زمانی از خاک عراق برو بیرون تا بحران بخوابد گوش نمی کرد و می گفت من در کنار باصطلاح ارتش می مانم و اگر قرار است بلایی بر سر ارتش بیاید اول سر من بیاید . ما هم از دنیا بی خبر برای برادر مسعود بزدل کف می زدیم جالب بود وقتی در نشست ها مریم قجر از شوهرش تعریف و تمجید می کرد رجوی برای اینکه از غافله عقب نیفتد آنهم شروع می کرد به خالی بستن و می گفت من خیلی به مریم اسرار می کردم که کاری به من نداشته باش با چند تا از شورای رهبری برای مدتی از عراق برو بیرون تا اوضاع آرام شود هر کاری می کردم قبول نمی کرد و می گفت می خواهم در کنار رزمندگان بمانم رهبران پست فرقه آنقدر ترسو و بزدل بودند فکرش را نمی کردیم اگر عراق در حال جنگ بود ما را در بیابانهای عراق رها می کردند و خودشان بدون هیچ خطری و در رفاه کامل زندگی می کردند . بعد ها یکی از نفرات قدیمی فرقه در ( تیف ) به چادر ما می آمد و برای ما تعریف می کرد و می گفت رجوی با زنش قبل از شروع بحران عراق را ترک می کردند در نشست ها خالی می بستن که ما در عراق بودیم رجوی فقط می خواست خودش و زنش را حفظ کند ما بقی برای او هیچ ارزشی نداشتند . و در حال حاضر چند سال است که شاخش شکسته و از ترس خودش را مخفی کرده است مبادا در دام قانون بیفتد . امیدوارم که تا آخر عمر ننگینش مخفی زندگی کند .
فواد بصری