قربانی اشرف ( فواد بصری )

فرقه مخرب رجوی

قربانی اشرف ( فواد بصری )

فرقه مخرب رجوی

انقلابیونی که برای یک پرس چلو مرغ دست و پا می شکستند !

فرقه رجوی در تمامی موارد ما را حسرت به دل نگه می داشت اگر این کار را نمی کرد به قول سران فرقه سراغ زندگی طلبی می روید . مواقعی که شام جمعی در مقر ترتیب داده می شد برای اینکه مریم قجر را بیشتر در ذهن ما جا دهند مقداری آدامس از بغداد خریداری می کردند و با سناریوی از قبل تنظیم شده توسط یکی از کادرهای فرقه در جمع پشت تریبون می رفت و می گفت که خواهر مریم از خارجه برای ما آدامس فرستاده ببینید چقدر خواهر مریم به فکر ما است آنقدر که خواهر مریم به فکر ماست ما به آن فکر نمی کنیم و این آدامسها تبرک است و خواهر مریم گفته همه بایستی این آدامسها را بجوند ( کارهای فرقه را دریابید همه بایستی آدامس بجوند چه آنهایی که دندان دارند و چه آنهایی که دندان ندارند ) و در ادامه سناریو اگر گفتید امشب شام چیست هر کسی بگوید جایزه دارد و نهایتا شام توسط کادر فرقه گفته می شود . شام چلو مرغ است شام را که ابلاغ می کند از بس که روی میزها با دست می کوبند میزها روی هوا می روند و شعار برای مریم قجر داده می شود انگار که سرنگونی از راه رسیده هورا کشیدن برای یک پرس چلو مرغ موارد پیش آمده بود که در حین بالا و پایین پریدن چند نفری از زاویه سر و دست و پا آسیب می دیدند رجوی و سرانش مثل بردگان گرسنه با ما برخورد می کردند در حصار بسته پادگان اشرف رجوی و سرانش هر بلایی دلشان می خواست بر سر ما می آوردند . وقتی در کمپ آمریکاییها برای آنها تعریف می کردیم که برای چلو مرغ از سرو کول هم می رفتیم باورکردنش برای آنها سخت بود و می گفتند هیچ دیکتاتوری با انسانها این کار را نمی کند . در فرقه رجوی ما چقدر عقب مانده بودیم فکر می کردیم بیرون از حصار بسته مردم نان گیرشان نمی آید . همیشه زیر بغل ما هندوانه می گذاشتند و می گفتند آگاهی که شما دارید هیچ کجای دنیا ندارد وقتی از فرقه جدا شدم تازه فهمیدم عقب افتاده ترین و حسرت بدل ترین آدمها در فرقه رجوی هستند .
 
فواد بصری

آیا درهای خروجی فرقه رجوی همیشه باز است !؟

رجوی شامه ضد انسانی در درون آن نهفته است، در سرکوب افراد استاد است و کم بودی در این زمینه ندارد وقتی در سر فصل های مشخص می دید تشکیلات آن دارد زیر علامت سئوال می رود توسط شورای زنان خود ( شورای سرکوب ) نشست های تحقیر و بد و بیراه راه اندازی می کرد که تشکیلات خودش را جمع و جور کند اول در نشست ها افراد ناراضی را سرکوب می کردند و برای اینکه وانمود کنند در تشکیلات افراد از آزادی کامل بر خوردار هستند می گفتند ما یک نیروی انقلابی هستیم و نمی توانیم افراد را با زور و فشار در تشکیلات نگه داریم درهای خروجی سازمان همیشه باز بوده و باز خواهد ماند . زمانی که ما در پادگان اشرف بودیم غیر از دروغ و فریب چیز دیگری از رجوی و سرانش نفهمیدیم . فردی که اعلام جدایی می کرد اول برای او نشست می گذاشتند و آن را سوژه نشست می کردند تعدادی از افراد را از قبل توجیح می کردند که در نشست تا توان دارند به آن بد و بیراه بگویند اگر از موضع خودش کوتاه نیامد آن را کتک می زدند و به آن می گویند که دو یا سه سال در خروجی اشرف می مانی تا اطلاعاتی که داری از بین برود اگر فرد قبول می کرد به خروجی برود تازه بدبختیهای آن شروع می شد در خروجی وعده های غذایی نا چیزی به فرد می دادند آن را شکنجه روحی و جسمی می کردند .  کاری با فرد می کردند که از زندگی خوش سیر می شد . اگر فرد زیاد مقاومت می کرد به آن می گفتند می خواهیم تو را به زندان ابوغریب ببریم و در زندان تو را تحویل استخبارات می دهیم و سفارش تو را به آنها می کنیم که درست و حسابی از تو پذیرایی کنند . رجوی در زندان ابوغریب محلی برای جدا شده ها از دولت عراق تحویل گرفته بود جدا شده ها را به آن محل منتقل می کردند استخبارات عراق طبق سفارش رجوی آنها را اذیت و آزار می داد با این کار می خواستند که مناسبات رجوی را ترجیح دهند و درخواست کنند به مناسبات رجوی باز گردند . در های خروجی سازمان هیچ وقت باز نبوده اگر به درد و دل افرادی که با فریب از کشور ترکیه و کشورهای عربی به اشرف منتقل شدند مشخص می شود که تا چه اندازه ای رجوی و سرانش فریب کار و دغل باز هستند افرادی که بعد از سرنگونی صدام توانستند از اردوی رجوی جدا شوند خاطرات آنها در سایت موجود است رجوی برای اینکه وانمود کند که سازمانش پایه و اصول آن روی آزادی سوار است در نشست ها قُمپُز در می کرد و به خورد ما می داد اگر رجوی درهای سازمان را باز می گذاشت اکثر افراد به دنبال زندگی خود می رفتند و سران رجوی بایستی در پادگان اشرف غاز چرانی می کردند رجوی ضد بشر نمی تواند افراد را آزاد به حال خود بگذارد یکی از کارهای رجوی زندان سازی و زندان کردن افراد است که افراد را زیر سلطه خود بگیرد .

فواد بصری