قربانی اشرف ( فواد بصری )

فرقه مخرب رجوی

قربانی اشرف ( فواد بصری )

فرقه مخرب رجوی

رجوی پیام می دهد اسیران اشرفی فرار می کنند .

یکی از شگردهای ضد بشری رجوی در هر بحرانی که به بن بست می خورد شیپور پیامها به صدا در می آید . پیام پشت سر پیام برای روحیه دادن به اسیرانی که سالهاست چاله می کنند و چاله پُر می کنند واقعا رفتن به محل چار دیواری و محدود . جای تبریک دارد یا فریبکاری . برای حفظ بقای شخص خود رجوی . با این وجود برای خود اسیران اشرفی روشن شده است که طی این سالها چه رکبی از رجوی خورده اند الان هم به عینه داریم می بینیم در کمپ ترانزیت موقت اسیران اشرفی به تشکیلات دُگم رجوی پشت می کنند و به دنبال زندگی آزاد می روند پس نتیجه می گیریم که پیامهای پوشال رجوی فقط برای سرانش کارایی دارد سرانی که نه راه پیش دارند و نه راه پس هر گروهی از اسیران اشرفی که به کمپ موقت منتقل می شوند از دیدگاه رجوی شلیک محسوب می شود این ابله آنقدر مثل خر در گل گیر کرده است شروع کرده به چرند گویی عاقبت ظلم و ستم آواره کردن کودکان معصوم شکنجه اعضاء و ..... همین است مخفی شدن در سوراخ موش و زوزه کشیدن از سوراخ موش شستشوی مغزی در بحرانی که رجوی در آن قرار گرفته است به بن بست خورده و اسیران اشرفی به این رسیده اند که بایستی به دنبال زندگی آزاد رفت و همین کار را به تدریج دارند انجام می دهند به قول خود رجوی هر فردی که تشکیلات ما برود برای من یک ضربه محسوب می شود امید وارم در آینده نزدیک اشرفیان چنان ضربه ای به رجوی بزنند که جراعت نکند از سوراخ موش زوزه بکشد .  

 

 

 

 

 

 

 

 

افشاگری مترجم رجوی علیه منافقین .

مترجم زبان عربی رجوی که به تازگی موفق شده از کمپ ترانزیت فرار کند، دست به افشاگری های گسترده ای علیه گروهک تروریستی منافقین زده است.به گزارش رجانیوز به نقل پایگاه اطلاع رسانی هابیلیان (خانواده شهدای ترور کشور)، این مترجم زبان عربی که بیش ۳۰ سال را در گروهک تروریستی منافقین گذرانده است، طی اولین اظهاراتش به افشاگری علیه این گروهک تروریستی پرداخت.وی که به عنوان مترجم عربی ارشد در تشکیلات گروهک تروریستی منافقین فعالیت می کرده و نشریات، اطلاعیه ها، نامه ها، بیانیه ها و سایت گروهک تروریستی منافقین را ترجمه می کرده است، گفت: مدت ۲۰ سال در قرارگاه های مختلف گروهک تروریستی منافقین در عراق فعالیت می کردم و به دلیل نوع کارم از نزدیک شاهد مزدوری و نوکری تمام عیار رجوی و جاسوسی های او و دستگاهش برای دیکتاتور سابق عراق و بعد از سقوط او برای آمریکایی های اشغالگر بودم.کل سیستم رهبری و اداری رجوی جزیی از ارتش عراق محسوب می شد و طبق اسناد و نامه هایی که ترجمه می کردم و یا گزارش های نزدیکترین افرادش که می خواندم متوجه می شدم که رجوی در ازای این خوش خدمتی ها به صورت روزانه از عراق نفت دریافت می کند که این مقدار در آخرین دیدار سرکرده گروهک تروریستی منافقین با دیکتاتور سابق عراق به دریافت روزانه ۱۰۰ هزار بشکه نفت (۳ ملیون بشکه در ماه) به صورت کوپن ارتقا پیدا کرده بود.تمامی ادعاهای این گروهک تروریستی و دستگاهشان مبنی بر کمک مالی مردم ایران و تمامی ترفندهایشان مبنی بر جمع آوری کمک مالی برای سیمای آزادی دروغی بیشتر نبوده است، بلکه برای لاپوشانی غارت کلان نفت عراق و توجیه هزینه های میلیونی شان است.وی ادامه داد: من طی سالیان بعد از سقوط رژیم سابق عراق به علت کار ترجمه در بخش امور عراق، از نزدیک شاهد دخالت های سیستماتیک باند رجوی در امور این کشور و جاسوسی هایش علیه مردم و مقاومت عراق به سود نیروهای آمریکایی بودم.گروهک تروریستی منافقین اقدام به تهیه و ترجمۀ انبوهی بیانیه و نامه و سخنرانی و حتی مصاحبه تقلبی به نام افراد و شیوخ و شخصیت ها و گروه های عراقی و جمعیت ها و تشکل های پوششی با ادعای امضاهای میلیونی بی اساس علیه دولت عراق می کردند.ایجاد تفرقه و دامن زدن به اختلافات قومی و مذهبی در عراق و تشدید تضادها بین احزاب و گروههای سیاسی عراق بویژه در استان دیالی که پادگان اشرف در آن قرار دارد و تلاش برای جلوگیری از مشارکت آنها در دولت و پارلمان به منظور سقوط دولت عراق از دیگر اقدامات آنها بود.وی در پایان اضافه کرد: طی دیداری که چند روز بعد از خروجم از لیبرتی با کوپلر نمایندۀ ویژۀ دبیر کل ملل متحد در عراق انجام دادم، ضمن ارائه شرحی از تمام حقایق فوق و نیز وضعیتی که گروهک تروریستی منافقین در کمپ موقت ترانزیت ایجاد کرده اند و به عنوان «اشرف ثانی» در آنجا نیز بساط فعالیت های تشکیلاتی و گروهکی راه انداخته اند، خواستار کمک به آنها برای نجات از چنگال این گروهک از جمله در زمان انجام مصاحبه ها شدم.

 

رجوی یا خُول است یا یک تخته اساسی کم دارد .

در یک نشستی که در سالن اجتماعات نشسته و چُرت می زدیم منتظر فرمانده کل ارتش آزادی و بانو مریم بودیم معمولا قبل از ورود رجوی به سالن نشست یک سری توجیح می شوند که با ورود رجوی شروع کنند به جفتک انداختن و ... که فقط چُرت ما را بپرانند . بگذریم آنقدر پدر خوانده او یعنی صدام در حلق او دولار و مهمات می ریخت وقتی روی زمین راه می رفت فکر می کرد که روی ابرها راه می رود نشستی را که برگزار کرده بود در نشست گفت یک روز رییس جمهور آمریکا را از خواب بیدار می کنند و به او می گویند که مجاهدین تهران هستند صوت و کف می رفت هوا و با لای سن رجوی و بانو مریم نیش خند می زدند به احتمال زیاد با خودشان می گفتند اینها دیگه چه جور خرهایی هستند . رویا های پنبه دانه ای و تحلیل های آب دوغ خیاری که 30 سال است به خورد اسیران اشرفی می دهد . فکرهای ابلهانه که معلوم نیست بر اساس چه منطقی و استدلالی بیرون می زند . و خیلی از موضع بالا غربیها را زیر ضرب می برد که چوب لای چرخ ما نگذارید که از سرنگونی عقب می افتیم . روزگار را بنگرید رجوی در شرایطی قرار گرفته از غربیها از موضع استیصال التماس می کند کاری کنید که در عراق بمانیم . الان غربیها شدن آدمهای خوب . فرمانده ارتش آزادی یا بهتر بگوییم فرمانده دیکتاتور در جا فاز عوض می کند و خواب سرنگونی و نشستن خودش و مریم قجر بر کرسی ایران 30 سال است که این یدک را با خودش می کشد را می بیند . باش تا صبح دولتت بدمد .