قربانی اشرف ( فواد بصری )

فرقه مخرب رجوی

قربانی اشرف ( فواد بصری )

فرقه مخرب رجوی

فرقه وطنفروش .

باند خائن و تروریست رجوی که به ویژه از سال 2003 تاکنون مواضع ضد خلقی اش در ابعاد کلان و منطقه ای به نفع اسرائیل وعلیه مردم مسلمان خاورمیانه شفاف وعیان شده است، در دوره اخیر و پس از اوج گرفتن قیام های مردم مسلمان منطقه علیه حکام دیکتاتور و وابسته، چند مرحله از موضع گیری را پشت سرگذاشت: ابتدا دار و دسته فرصت طلب و نادان رجوی با تحلیلی کوتاه بینانه، با قصد همانند سازی و ایجاد انگیزه، به پوشش خبری حرکتهای مردمی منطقه پرداختند و با اثرگیری از تحلیل های برخی رسانه های غربی، به پندار اینکه غرب با این حرکتها موافقت دارد، از هول حلیم در دیگ افتادند، سعی کردند که خود را مشابه مردم انقلابی این کشورها جا بزنند و سریعاً لیست بلند بالایی از اقداماتی که بایستی غرب و به ویژه آمریکا در حمایت از آنان انجام دهد ارائه دادند. در مرحله بعد که بسیاری از اظهار نظرهای سیاستمداران و تحلیل گران و کارشناسان رسانه های غربی، از تأثیرپذیری این حرکتها از ایران و ماهیت ضد غربی آن سخن به میان آوردند، بقایای رجوی بلافاصله به فکر بهره برداری از این واقعیت افتادند و در مورد خطرات قدرت گرفتن ایران هشدار دادند و بازهم طبق روال معمول با انبوهی از درخواستها و در رأس آن، تقاضای حمله نظامی به ایران به سراغ آمریکا و اسرائیل رفتند.  در نهایت و در نتیجه ی شکست تحرکات فرصت طلبانه بقایای رجوی و مسدود بودن راه بهره برداری به دلیل ماهیت انقلابی و مردمی قیامهای مردمی که از هر جهت آن را به انقلاب مردم ایران مشابه ساخته است، باند خائن رجوی همسو با مرتجعین منطقه تبلیغات ضد ایرانی خود را شدت بخشیده و همزمان با اعزام نیروی نظامی از سوی عربستان و امارات برای سرکوب مردم بحرین و موضع گیری سران مرتجع عرب علیه ایران، ایران را مسبب اصلی این قیامها معرفی می کنند. باند رجوی این بار نیز مانند همیشه، با موضع گیری همسان و منطبق بر مواضع رژیم صهیونیستی، در حالی که سیاستمداران کشورهای غربی دچار سردرگمی شده و تلاش دارند با احتیاط هر چه بیشتر با این پدیده مواجه شوند و تغییرات را تحت کنترل در آوردند، خواهان شدت عمل کشورهای غربی و توجه به اصل و منشاء حرکتهای مردمی در منطقه یعنی ایران شده اند. اکنون دیگر بقایای رجوی همسو با مرتجعین منطقه خواهان سرکوب انقلابیون می باشند و علیرغم دعاوی ظاهری در مورد آزادیخواهی به طرفهای غربی هشدار می دهند که هر یک از این کشورها در صورت پیروزی به پایگاه ایران تبدیل خواهند شد. از طرفی هم با تقسیم کار صورت گرفته با سازمان جاسوسی اسرائیل، بقایای رجوی موظف به بحران آفرینی علیه ایران و به راه انداختن تبلیغات ضد ایرانی شده اند تا هرگونه دخالت احتمالی غرب در منطقه را به سمت ایران هدایت کنند.

حربه جدید منافقین برای بقا در عراق .

گروهک تروریستی منافقین برای بقای خود در عراق ادعاهایی را مطرح کرده است که مالکیت نیروگاه های برق استان دیاله از جمله آنها به شمار می رود.گروهک تروریستی منافقین همواره طی سال های حضور خود در عراق از شگردها و روش های مختلف برای بقا در این کشور استفاده کرده است.منافقین که شمارش معکوس آنها برای اخراج از عراق آغاز شده است این بار حربه جدیدی را برای کارشکنی در مسیر اخراج خود از عراق به کار گرفته اند.دولت عراق از 17 فوریه تا 16 آوریل حدود هزار 600 نفر از مجموع 3 هزار و 400 عضو منافقین را از اردوگاه اشرف به پایگاه لیبرتی در بغداد منتقل کرده است در حالی که بقیه اعضای این اردوگاه از ترک اردوگاه اشرف سرباز زده اند.انتقال به پایگاه لیبرتی به عنوان مقدمه ای برای اخراج کامل منافقین از عراق محسوب می شود تا پس از آن کمیساریای سازمان ملل متحد در امور آوارگان عملیات معرفی این افراد به عنوان آوارگان را آغاز کند تا از این طریق زمینه اسکان آنها در خارج عراق فراهم شود.گروهک تروریستی منافقین اخیرا با انتشار بیانیه ای خواستار تحویل اموال منقول و به غارت برده از مردم عراق واقع در اردوگاه اشرف شده است.منافقین همچنین دارایی های غیر منقول موجود در پایگاه تروریستی اشرف را بالغ بر ۵۰۰ میلیون دلار برآورد کرده و خواستار دریافت این مبلغ از دولت عراق شده است.به گزارش خبرگزاری براثا، "عدنان الشحمانی" عضو کمیسیون امنیت و دفاع پارلمان عراق در یک کنفرانس خبری از دولت عراق خواست که به خواسته گروهک تروریستی منافقین مبنی بر دریافت غرامت 500 میلیون دلاری از مسئولان عراق توجهی نشان ندهد.وی در ادامه گفت: این اموال متعلق به ملت عراق است که رژیم صدام 30 سال پیش آنها را در اختیار منافقین قرار داده بود.به گفته این نماینده عراقی، گروهک تروریستی منافقین در طول مدت اقامت خود در عراق یک سازمان تروریستی محسوب می شوند و این یعنی اینکه هیچ کشوری در دنیا آنها را نمی پذیرد و بنابراین پرونده این گروهک باید بسته شود و پرداخت غرامت به آنها نیز لزومی نخواهد داشت.در همین راستا دفتر حقوق بشر استان دیاله نیز هفته گذشته اعلام کرده بود شماری از ساکنان اردوگاه اشرف با انتقال خود به پایگاه لیبرتی بغداد مخالفت کرده اند چرا که به ادعای آنها دولت عراق برای انتقال منافقین شروط غیرقابل اجرایی را وضع کرده است.سرکردگان گروهک تروریستی منافقین ادعا کرده اند دولت عراق مانع از انتقال دارایی ها و املاک غیرمنقول آنها به بغداد شده است و در این رابطه تفاهم نامه بغداد و سازمان ملل درباره اردوگاه اشرف را اجرا نکرده است.منافقین ادعا می کنند دولت عراق قصد دارد 500 میلیون دلار اموال منقول و غیر منقول آنها را به نفع خود مصادره کند.منافقین همچنین در تلاش برای بقای خود در عراق مدعی شده اند اداره برق استان دیاله سعی دارد بر 4 نیروگاه تولید برق این استان که با هزینه گروهک منافقین احداث شده است سیطره پیدا کند.چنین ادعاهایی در حالی مطرح می شود که دارایی های این گروهک تروریستی توسط رژیم دیکتاتوری صدام و با غصب اموال ساکنان دیاله و اطراف آن در اختیار منافقین قرار گرفته است.به نظر می رسد منافقین با طرح چنین ادعاهایی تلاش می کنند با اصرار بر عدم ترک اردوگاه اشرف دولت عراق را به اعمال زور و خشونت علیه خود تحریک کنند تا از این طریق اولا زمان اخراج خود از عراق را به تعویق بیندازند و از سوی دیگر با مظلوم نمایی بر تاریخ پر از جنایات خود علیه ملت عراق و ایران سرپوش بگذارند.

 

رهایی از قفس تشکیلات .

رفتار ستیزه جویانه و تروریستی رجوی و دار و دسته اش زائیده اندیشه تمامیت خواهانه، ایدئولوژی دگم و تام گرای معطوف به قدرت محض است. طرح مبانی انگیزه های اصولی انتقاد از پدیده تروریسم و واکاوی نقادانه عملکرد و خط مشی تشکیلاتی فرقه مجاهدین بر پایه آموزه های عقلانیت مدرن، گویای افول و زوال تابوها و دگم های ذهنی و ایدئولوژیک دارو دسته رجوی است.
انحطاط ایدئولوژیک، بی آیندگی سیاسی و از هم گسیختگی تشکیلاتی گروه های تروریستی و خشنی چون فرقه رجوی در سالهای اخیر بیانگر طرد و انکار روش های خشونت طلبانه از سوی جوامع انسانی و ملل توسعه یافته و جایگزینی نوعی فلسفه انتقادی بر بنیان دیالکتیک به مفهوم تأثیرپذیری متقابل در پدیده های انسانی- اجتماعی بر تفکر و ذهنیت انسان مدرن را به اثبات رسانده است.
در بررسی تطبیقی مناسبات و روابط درون تشکیلاتی گروه های تروریستی در اقصی نقاط جهان، علیرغم تمایزات سطحی و شکلی مابین سازمان های تروریستی به یقین می توان گفت که به لحاظ ماهوی " مسخ هویت" افراد تشکیلاتی یک اصل و اجبار شناخته شده، مشهود و مشخص است.
در چنین شرایطی سازمان های تروریستی چون مجاهدین و القاعده با مخدوش نمودن و تسلیم اراده فعال آدمی (عنصر تشکیلات)، مقام و منزلت حقیقی انسان ها مورد بی احترامی و اهانت واقع می شود و انسانیت مفهوم واقعی خود را از دست می دهد، این است فاجعه بزرگ روزگار ما که براستی اندیشمندان و متفکران عصر تحولات دموکراتیک از آن رنج می برند. زمینه سازی ذهنی و روانی برای اطاعت کورکورانه و اقدام به عملیات انتحاری یا خودسوزی افراد تشکیلات رجوی که براساس القائات سیستماتیک رهبری و سران فرقه مجاهدین انجام می پذیرد حاکی از این حقیقت تلخ است که شیوه بهره گیری از انسان ها در مناسبات درون گروهی مجاهدین به زیان آزادی، هویت انسانی و استقلال فردی عناصر تشکیلاتی است.
در آنالیز و واکاوی ایدئولوژی دگم، مناسبات فاشیستی و خط مشی تروریستی فرقه مجاهدین صرفاً نباید بر نابودی ارزش های انسانی و دموکراتیک مویه گری کرد و لب به انتقاد و ناخشنودی گشود بی آنکه راه حل عملی ارائه داد، بلکه اصولی ترین و منطقی ترین شیوه و رفتار در مواجهه با فرقه مجاهدین و در نقد و بررسی آن بایستی از شیوه تفکر و برداشت انضمامی مبتنی بر اندیشه باز، پویا، نظریه انتقادی و از ارائه راه های عملی، آنسوی خیال پردازی و اندیشه مجرد و انتزاعی سود جست.
شیوه معقول و منطقی در رهایی افراد و کادرها از سیطره ی اندیشه دگم و مناسبات غیر دموکراتیک در تشکیلات مجاهدین، نقد آگاهانه وعالمانه اندیشه معطوف به ترور و خونریزی، نفی رهبری کاریزماتیک و به چالش کشیدن آن براساس گفتمان مدرن و نیز اثبات بی منطقی "اسطوره سازی کاذب" در ذهن و روان افراد تشکیلاتی است.
زمینه سازی ذهنی و عینی برای خردورزی و رهایی افراد از محدودیت ها و حصارهای تنگ و بسته تشکیلات رجوی سودای به وجود آوردن مناسبات و روابطی است که آزادی فردی، خرد ورزی و انتخاب آگاهانه تحت هیچ شرایط غیردموکراتیک، توجیه غیرانسانی و روش های غیراخلاقی توسط نیروهای سرکوبنده و بازدارنده ی درون تشکیلاتی فرقه رجوی نابود و متلاشی نگردد. به بیان دیگر براساس مولفه های اندیشه سیاسی عصر روشنگری و نظریه های منتقد در رابطه با مناسبات آمرانه، اندیشه توتالیتر و روش های فاشیستی، انسان موجودی تک ساحتی تلقی نشود و منحصراً ضوابط و ارزش های تشکیلاتی زمام مقدرات او را به دست نگیرند.
طریقه و سیره عملی در مبارزه با شیوه های اعمالی و بازدارنده فرقه تروریستی رجوی، آگاهی " افراد تشکیلاتی" از چگونگی وضع و موقعیت خود در جهان است. نیل به این آگاهی در کادرهای تشکیلات رجوی به خصوص در افراد مستقر در قرارگاه اشرف، نیروی طرد کننده و منفی پدید می آورد که مبدا تفکر و یا نظریه و افکار انتقادی افراد خواهان جدایی از فرقه مجاهدین است. بی شک کمک به ایجاد شرایط ذهنی و عینی استمرار اندیشه انتقادی در ذهن و روان افراد تشکیلاتی مستقر در قرارگاه اشرف، انگیزه کشاکشی بین عناصر تشکیلات با رهبری و سران فاشیست آن خواهد شد که براثر آن سرانجام تحولی راستین در کیفیت ذهن و روان افراد تحت سلطه فرقه مجاهدین به وقوع خواهد پیوست. این تحول راستین، افراد مستقر در قرارگاه اشرف را به آرامش خاطر و آزادی حقیقی رهنمون خواهد ساخت.
و حال با انتقال این اعضاءِ به کمپ ترانزیتی لیبرتی فرصت مناسبی است که آنها را از قید و بندهای تشکیلاتی و ایدئولوژیک رجوی جدا کرد و فرصت آزاد اندیشیدن و آزادانه تصمیم گرفتن را به آنها داد که قطعاً آزاد اندیشی نتیجه ای جز خروج جسورانه از تشکیلات را در پی نخواهد داشت.