قربانی اشرف ( فواد بصری )

فرقه مخرب رجوی

قربانی اشرف ( فواد بصری )

فرقه مخرب رجوی

نامه سینگلتون به خانم کاترین اشتون از طرف خانواده های گروگانهای

خانم اشتون عزیز

اگر چه قابل پیشبینی ولی جالب توجه است که باز همزمان با اطلاعیه اخیر شما مبنی بر این که شش کشور امریکا، انگلستان، فرانسه، آلمان، چین و روسیه حاضرند در صورت توافق ایران بر مذاکراتی معنی دار و جدی ملاقاتها در جهت بحث روی برنامه هسته ای را در هفته های آینده شروع کنند، ما شاهد تشدید هیستریک حمایت ها از فعالیت های تبلیغاتی مجاهدین خلق در جهت منحرف کردن مسائل جدی با تبلیغات پر خرج مغلطه آمیز و دروغ و دغل های معمول هستیم.

روز شنبه گذشته ماموران اجیر و حقوق بگیر معمول سازمان مجاهدین خلق بار دیگر با دست باز تظاهراتی را در جلوی کاخ سفید ترتیب دادند و البته باز با درخواستهایی بی ربط و خسته کننده ای همچون تقاضای حذف نام این گروه از لیست تروریستی ایالات متحده.

در بروکسل اما به مریم رجوی، زن رهبر ایدئولوژیکی فرقه، این امکان داده شد تا برای تثبیت و تبلیغ تروریسم فرقه مطبوعش در ساختمانی از پارلمان اروپا حاضر شود. در این جلسه نیز وی تمام سعی خود را بکار برد تا مسئله بی ربط دیگری بنام کمپ اشرف در کشور عراق را با مسائل مربوط به برنامه های هسته ای ایران در آمیخته و از موضوع نتیجه بگیرد که امریکا باید سازمان مجاهدین را از لیست تروریستی خارج سازد. با کمال تاسف باید به شما خاطر نشان کنم که وی از پلاتفورم، اتاق و ساختمانی که به خرج اتحادیه اروپا در اختیارش قرار داده شده بود حداکثر سوء استفاده را کرد تا همزمان و تا حد امکانش از پشت بلندگوی شما به مردم عراق و دولت منتخب آن توهین کند و ناسزا بگوید.

مطمئنا سازمان مجاهدین یدی طولانی در تبلیغ و اعلام روزانه قیمت فروش خود بعنوان وسیله ای قابل استفاده برای محافل ضد ایرانی دارد ولی مایه تاسف است که کریدورهای قدرت در اروپا بدین شکل بی در و پیکر بعنوان مرکزی برای تبلیغ "تروریستهای مورد علاقه واشنگتن" مورد استفاده قرار بگیرند. متاسفانه پیام طبیعی چنین کاری جز این نیست که اروپا با این حرکت سعی می کند تا برگ کریه حمایت از تروریسم را بار دیگر برای استفاده در مذاکرات هسته ای پیش رویش با ایران آماده کند. سوال این است که آیا کمیسیون اروپا قرار است منافع عالیه اروپا را نمایندگی نماید یا شما فقط نمایندگی اهداف و سیاست های جناح هایی محدود و فوق راست در امریکا و اسرائیل را بر عهده دارید؟

اگر چه ما معتقدیم که این تحرکات بر خلاف و بر علیه منافع شما است ولی ما همچنین معتقدیم که اینها مسائلی سیاسی هستند که در چهارچوب فعالیت های موجود ما جا نمی گیرند. مهمترین و اولیه ترین نگرانی ما این است که شما را قانع کنیم تا اجازه ندهید تا مسئله کمپ اشرف در عراق و ساکنین مریض و کهنسال آن باز و طبق معمول بعنوان توپ فوتبال در بازی های سیاسی موجود با لگد به اینطرف و آنطرف پرتاب شوند.

مطلع شدیم که خانم رجوی در جلسه مورد بحث تشکرات فراوان خود از شما در حمایتتان از گروه تروریستی مجاهدین خلق و بر علیه دولت منتخب عراق را اعلام نموده است. اگر این درست باشد که چنین سوء استفاده ای از موقعیت و دفتر شما جای تاسف عمیق دارد. اگر این موضوع درست باشد، شما اکنون بجای حمایت از قربانیان یک فرقه تروریست در کنار رئیس فرقه و در جایگاه پشتیبان تروریست ها قرار گرفته اید.

همه میدانند که خانم رجوی کما این که همسر فراریش مسعود رجوی به هیچ وجه افراد گرفتار در داخل کمپ اشرف را نمایندگی نمی کنند. همه میدانند که رجوی ها نماینده هیچ کس جز منافع حقیر شخصی خودشان نیستند.

مطلع هستید که دولت عراق در سالهای اخیر به کرات به رابطین اتحادیه اروپا توضیح داده و از آنها خواسته است تا از سازمان تروریستی مجاهدین خلق برای فشار بر کشور عراق استفاده نکنند. این مسئله تا جایی پیش رفته که عراق مجبور شود تا بارها اعتراض خود نسبت به استفاده اتحادیه اروپا از مجاهدین خلق و تروریست ها در امور داخلی عراق و از جمله انتخابات گذشته را بصورت کتبی و شفاهی اعلام نماید. دولت نخست وزیر دکتر مالکی نیز مشخصا بارها در مورد استفاده از تروریسم برای پیشبرد اهداف خارجی در کشورعراق اخطار داده است. طبعا این درگیری های سیاسی خارج از بحث ما می بایست در مکانی دیگر و توسط مقامات ذیربط دیگری بررسی شده و واکنش های لازم را دریافت کنند. علاقه ما صرفا به مشغله جدید شما است و مسئولیتی است که اکنون بطور خاص در مورد برخورد با مسائل کمپ اشرف در عراق به عهده گرفته اید.

همانطور که میدانید اکنون حدود 3400 تن ایرانی در شرایطی خطرناک و تحت کنترل فکری فرقه ای در کمپ گرفتارند. این ها گروگانهای مسعود رجوی رهبر مجاهدین خلق در استان دیالی عراق در کمپ اشرف هستند. از سال 2003 و زمانی که سازمان مجاهدین خلق و کمپ اشرف تحت حفاظت و حمایت نیروهای نظامی امریکایی قرار گرفت، مسعود رجوی در قبال هر گونه دخالت و سعی برای نجات بدون خونریزی نفرات گرفتار در داخل کمپ بشدت مخالفت و مقاومت کرده است. بر کسی پوشیده نیست که رجوی با گروگان گرفتن این افراد امنیت، حفاظت و آینده خود را بیمه کرده است و بدین طریق تا بحال از محاکمه به جرم جنایات جنگی و جرائم ضد بشری طفره رفته است. مسلما مطلعید که هم دولت عراق و هم جامعه بین المللی وی را به چنین جنایات و جرائمی متهم کرده اند.

شما همچنین واقفید که بسیاری از خانواده های این گروگانها از فوریه سال 2009 به تناوب در خارج از محوطه این کمپ حضور یافته، سعی نموده اند تا راهی برای دیدار با جگرگوشگانشان یافته از ادامه نقض حقوق اولیه انسانی آنها توسط سران مجاهدین خلق جلوگیری کنند. اکنون که این نامه نوشته می شود بخشی از خانواده ها از استان گیلان در ایران راهی کمپ شده اند و ما این نامه را از طرف جمعیت کثیری از همین خانواده های گروگانهای فرقه مجاهدین خلق و حامیان غربی آنها در واشنگتن، لندن و بروکسل می نویسیم. (متاسفانه صدای این ایرانیان عادی در راهروهای قدرت و مطبوعات غربی، زیر سایه هیاهوی ضد ایرانی که بر این محافل حاکم گردیده گم شده و شنیده نمی شود). خانواده ها مصر هستند که قبل از هر چیز بعنوان پدران، مادران و فرزندان به شما خاطرنشان کنند که آنها نه بخشی از مسئله که بخشی از راه حل این معضل هستند.

شما علاقه خود به این موضوع را با انتصاب آقای ژان دو رویت، سفیر سابق بلژیک در اتحادیه اروپا، بعنوان مشاور شخصی تان در مورد کمپ اشرف نشان داده اید. مطمئنا ایشان مسائل را تحقیق و راه حل های مختلف را بررسی و ارائه خواهد کرد. البته منظور من از مسائل از یک طرف مشخصا مسائلی چون قانون اساسی، ضوابط و تاکید دولت منتخب عراق است بر حق حاکمیت ملی و استقلال کشور و از طرف دیگر خواسته های غیر قانونی و غیر معقول رهبران فرقه و گروگانگیرهایی که هیچ کس و هیچ چیز جز منافع خودشان را نمایندگی نمی کنند و نشان داده اند که برای رسیدن به این منافع از کشتار دیگران واهمه ای ندارند.

دولت عراق خواستارخروج سازمان مجاهدین خلق تا پایان سال جاری و قبل از خروج نیروهای نظامی امریکایی از کشور است. بنابراین مشخص است که وقت زیادی برای رسیدن به راه حلی نهایی باقی نمانده. در اوت 2009 و در آوریل 2011 وقتی که نیروهای انتظامی عراق سعی نمودند تا حکومت قانون را به این کمپ برگردانند، مسعود رجوی به نیروهای ویژه و فدائیان خود دستور داد تا ساکنین مغز شوئی شده و تحت فشار و ترس را جلو بفرستند تا با مقاومتی انتحاری با نیروهای انتظامی عراق درگیر شوند. این مسئله باعث کشته و زخمی شدن بسیاری از افراد و اعضای سطح پایین و همچنین زخمی شدن تعدادی از نیروهای انتظامی عراق گردید. دولت عراق بشدت سعی می کند تا از بروز چنین رو در رویی هایی در آینده جلوگیری کند و انتظار دارد که جامعه بین المللی در این رابطه کمک کار دولت عراق باشند. من درست پس از وقوع حادثه دوم از بغداد و سپس کمپ دیدار کردم و با مقامات مسئول مصاحبه هایی انجام دادم و شواهد کافی در این رابطه بدست آوردم که برای ارائه قابل دسترسی هستند. از سال 2008 تا کنون سه بررسی میدانی و گزارش در مورد وضعیت کمپ و دو کتاب در رابطه با همین موضوع نوشته شده است.

آقای ژان دی رویت که در تماس با کشورهای اتحادیه اروپا و سازمانهای بین المللی و از جمله سازمان ملل قرار دارد می گوید که راه حل عملی و غیر خشونت آمیز و حفاظت و امنیت ساکنین کمپ از اولویت های وی هستند. بدین ترتیب و با توجه به این که اکنون شما بعد از رفتن امریکایی ها این مسئولیت را بر عهده می گیرید خانواده ها با روحیه ای تازه و با خوشبینی زیاد امیدوار شده اند.

خانواده ها تقاضا می کنند تا شما در راستای کمک به حل مسئله با مقامات عراقی همکاری بیشتری داشته باشید و به آنها کمک کنید تا زمانی که نهایتا رهبران مجبور به باز کردن دربهای کمپ می شوند بتوانند با کمک سازمانهای حقوق بشری خانواده های خود را نجات دهند. باز شدن درب قرارگاه به روی افراد بیرونی به سازمان ملل این امکان را خواهد داد تا با خارج کردن افراد گرفتار به خارج از پادگان اشرف مصاحبه های لازمه بدون دخالت سران مجاهدین خلق را انجام دهد. خانواده ها نگرانند که با شروع چنین روندی مسعود رجوی بار دیگر دستور کشتار و به کشتن دادن ساکنین کمپ را صادر کند.

وقتی که نهایتا دروازه های پادگان اشرف باز گردد، ساکنین طبعا امکان دسترسی به واقعیات و اطلاعات حیاتی که در دهه های گذشته از آنها دریغ شده است را خواهند داشت. در این صورت آنها خواهند توانست بر پایه این اطلاعات جدید مسیر آینده خود را انتخاب کنند. اگر چه تمامی خانواده ها امکان سفر همزمان به عراق را ندارند ولی در صورتی که شرایط اجازه بدهد تمامی آنها خواستار حضور و کمک به جگر گوشگانشان هستند.

سازمان مجاهدین خلق در عراق بخاطر کشتار مردم عادی و افراد غیرنظامی رسما یک گروه تروریستی محسوب می گردد. میدانید که سازمان مجاهدین خلق بیست و پنج هزار عراقی را طی دو دهه گذشت کشته است. ولی درست برعکس آن اتحادیه اروپا سازمان مجاهدین خلق را اصلا تروریست نمیداند. این به ساکنین کمپ اشرف اجازه میدهد تا به همراه تمامی کسانی که هم اکنون دارای مدارک اقامتی در کشورهای اروپایی هستند، زیر چتر سازمان ملل بعنوان پناهنده به کشورهای اروپایی منتقل گردند. (البته باید قبول کرد که متاسفانه بخاطر قوانین غیر طبیعی موجود در امریکا حتی خارج کردن اسم مجاهدین از لیست تروریستی امریکا نیز نمی تواند باعث شود تا بتوان ساکنین کمپ اشرف را در آن کشور پناه داد)

با توجه به این که همه میدانند که ارتش امریکا مشخصا به سازمان مجاهدین خلق کمک می کرده تا دربهای قرارگاه اشرف را بسته و افراد را در داخل پادگان به گروگان بگیرد، اکنون فرصتی بوجود آمده تا شما با مذاکره با امریکا و سازمان مجاهدین خلق اطمینان حاصل کنید که دربهای کمپ سریع تر باز شده در اولین فرصت ممکن کار انتقال گروگانها شروع گردد. مطمئنا دولت عراق نیز نه تنها از ارائه هیچ گونه کمکی کوتاهی نخواهد کرد که حتما بسیار خوشوقت نیز خواهد شد. ولی از طرف دیگر باید در نظر داشت که اگر چنین عملی تا پایان سال جاری شروع نشود متاسفانه جامعه بین المللی عراق را در شرایطی رها کرده که در غیاب مسئولتی پذیری دیگران هیچ راهی جز تصمیم گیری یک طرفه در مورد کمپ اشرف و ساکنینش نخواهد داشت.

و البته در ورای همه اینها خانواده های مستقر در کنار کمپ که از اقصی نقاط جهان به امید کمک به جگرگوشگانشان به عراق سفر کرده و می کنند بسیار خوشحال خواهند شد اگر چنین راه حلی عملی و غیر خشونت آمیزی هر چه سریع تر از طرف شما شروع گردد. مسلما هیچ کسی نباید و نخواهد توانست با شروع چنین کمکی از طرف شما مخالفتی ابراز کند

آن سینگلتون
(نویسنده کتاب ارتش خصوصی صدام، 2003 و کتاب داستان کمپ اشرف، 2011)

خاطرات نشست طعمه

قسمت دوم

 تمام ساعت های نشست توسط  شخص رجوی برنامه ریزی شده بود وهمین طورسوژهای نشست که چه کسانی قراربود در نشست سوژه شوند .. هدف از نشست . صفر، صفر ، و صد ، صد ، بود  هر فرد ازتناقضات بیات گرفته تا تناقضاتی که روزانه هر فرد با آنها درگیراست .  صد ، صد ، آمادگی تمام عیار برای برای عملیات سرنگونی . وعده های سرخرمن ورویا بافی رجوی که همیشه به آنها می بالید وسرما کلاه می گذاشت . علت راه اندازی همچین نشستی که رهبری فرقه آن را طعمه نام گذاری کرد . اکثرافراد به لحاظ روحی خسته شده بودند دنبال روزنه ای بودند که سازمان را ترک کنند خیلی روشن وپرواضح بود که سرنگونی در کارنبود تحلیلهایی که رجوی دررابطه با سرنگونی می کرد پوشال بود . قبل از نشست طعمه . خیلی از افراد درمقرها اعلام بریدگی کرده بودند ، چند نفر اقدام به فرار کرده بودند .  موارد هیزی کردن مرز نداشت ، چندین مورد موارد اخلاقی درمقرها مشاهده شده بود ، وازطرفی محفل زدن افراد با هم سران فرقه را کلافه کرده بود .  به ذهن ما نمی زد مدت زمان نشست طعمه 4 ماه طول بکشد . داستان ما درقرارگاه مخوف باقرزاده . یک روزشورای رهبری ابزارسرکوب ( مریم ) درچادرها ( دیگچه ) حال ما را جا می آوردند و حرفهای نامربوطی به ما می زدند . درجامعه یک زن برای خودش کادروچارچوب دارد ویک سری حریم حرمتها رابرای خودش نگه می دارد . متاسفانه رجوی شورای رهبری خودش را طوری آموزش داده بود که هیچ حریم حرمتی نه برای خودشان بلکه برای دیگران هم نگه نمی دارند . یک روز درسالن باقرزاده رهبری فرقه و همسرش برای ما نشست می گذاشتند وبه ما می تاختند . پست ترین فرد در این دنیا رجوی است بعد از چندین سال زندگی ما در فرقه در نشست طعمه به ما ابلاغ کرد که شما اسیران ما هستید اُوج دریدگی و شقاوت در رجوی حاکم است و آن سید محدثین که در نشست به رجوی گفت این اسیران مناسبات ما را شخم زده اند . مناسبات منگول رجوی مناسباتی که بوی سبتیک فاضلاب را می دهد .  درآن ایام که درباقرزاده مستقربودیم فضای خیلی بدی درباقرزاده حاکم بود شبها هنگام استراحت اکثرافراد بیرون ازمحل استراحت قدم می زدند ، با خودشان حرف می زدند ، ویا تا صبح بی خوابی می کشیدند . برای اکثرافراد سئوال شده بود که ما چه گناهی مرتکب شده ایم که رهبری فرقه وشورای رهبریش به این شکل به جان ما افتاده اند . رهبری فرقه تمام تقصیرها وگناهان را به گردن ما می انداخت یکی از شگردهای رهبری فرقه همین است همیشه آقا لب گود می نشیند و عقربه ساعت را به سمت دیگران می چرخاند .  نشست طعمه هیچ مشکلی را از افراد حل نکرد بلکه به مشکلات افراد افزوده شد . بعد از چهار ماه نشست سرکوب درباقرزاده . رجوی نشست جمع بندی گذاشت ودرنشست مطرح کرد . شورای رهبری گزارش آب بندی شما را داده وشما می توانید به قرارگاه های خودتان برگردید . ناگفته نماند شورای رهبری رجوی خودش رانمی تواند آب بندی کند به چه شیوه ای درآن ایام ما را آب بندی کرد بماند . بعداز چهارماه نشست مقدس رجوی به موزرمی بازگشتیم . وضع درونی افراد بدترشدکه بهتر نشد . محفل بین افراد رواج پیداکرد ، خط وخطوط سازمان پیش نمی رفت ، هیزی کردن نسبت به شورای رهبری مرز نداشت طوری که هنگام وعده های غذایی شورای رهبری جراعت نداشتند به سالن غذا خوری مراجعه کنند وعده های غذایی رادر اتاق کارشان می خوردند ، چند نفراقدام به فرارکردند ، شبها نفرات با سابقه درآسایشگاها نگهبانی می دادند که مبادا کسی فرارکند . شورای رهبری نشست لایه ای می گذاشت درنشست این رامطرح می کرد . چهارماه نشست مقدس رهبری چی شد نشست رافراموش کردید . چرا این موارد از شما بیرون می زند . کسی گوش به حرفهای شورای رهبری نمی داد . نشست طعمه به جای این که مشکل افراد راحل کند به ضد افراد تبدیل شد . رجوی فکرکرد با فحش های رکیک وبا زوروفشار می تواند اعضای خودش راوادار کند که خط وخطوطش را پیش ببرند . بعد از نشست طعمه درمقرموزرمی . هرروزنشست های تیغ وتیغ کشی برقراربود کینه های افراد نسبت به شورای رهبری ضریب خورده بود برای خود شورای رهبری این موضوع کاملا جا افتاده بود درهمان زمان چند نفراعلام بریده گی کردند به اکثرافراد که نگاه می کردم روی چهره آنها غم وانده نشسته بود . در نشست طعمه زنهای شورای رهبری برای اینکه کرسی بالاتری را کسب کنند تا توانستند بر ما تاختند فکر این را نمی کردند به ضد خودشان تمام شود آنقدر به ضد خودشان تمام شد فقط خشم و کینه افراد نسبت به خودشان بیشتر کردند رهبری فرقه طی این چند سال با نشست های من درآوردی هر بلایی که خواست بر سر ما نازل کرد که فقط از ریزش نیرو جلو گیری کند و با زور و فشار هم که شده در راستای منافع خودش نیرو را حفظ کند با این وجود موفق نشد. ریزش نیرو نقطه مرگ رهبری فرقه است و از آن خلاصی نداشته و ندارد .

کلاهبرداری 3 میلیون فرانکی مجاهدین از اتحادیه اروپا

به گزارش خبرگزاری فارس  سران مجاهدین که مدتی است با جمع‌آوری افرادی اجاره‌ای در ژنو که بسیاری از آنان اصلا ایرانی نیستند، از آنها به عنوان "ایرانیان متحصن برای آزادی پادگان اشرف" نام‌ می‌برد، تاکنون و با همین تمهید، کلاه گشادی به بزرگی سه میلیون فرانک بر سر اتحادیه اروپا گذاشته‌ است.

سران مجاهدین توانسته‌اند از اتحادیه اروپا برای هر یک از کسانی که در ژنو و در تجمع به نفع این گروه مبادرت کرده‌اند به عنوان یک تهاجم سیاسی و حقوق بشری، روزانه 350 فرانک دریافت کند.

در حال حاضر 180 روز از این تجمع می‌گذرد و اگر بقایای گروهک تروریستی مجاهدین فقط برای 20 نفر این مبلغ را دریافت کرده باشند تاکنون 000/260/1 دریافت کرده‌اند!

گزارش‌های موجود نشان می‌دهد که مجاهدین به طور میانگین آمار 50 نفر را به مسئولان اتحادیه اروپا داده‌‌اند که با این حساب مبلغی حدود 000/000/3 فرانک از رهگذر سرکار گذاشتن این هواداران به جیب زده‌اند.

مظلومیت زن در فرقه رجوی

 

مریم قجر رییس جمهور قلابی رجوی در خارجه و با امکانات کامل رفاهی ! طبل آزادی و دفاع از حقوق زنان را می کوبد جالب این جاست که در هر کنفرانس یا سخنرانی !! زنان اشرفی !! را علم می کند . این در حالی است که بیشترین ظلم و ستم و بهره کشی بر زنان اشرفی اعمال می شود بیشتر به سیستم برده داری مدرن شباهت دارد در رابطه با زنان در درون فرقه چند مدار بالاتر از مناسبات استثماری ، سرمایه داری ، قرون وسطایی ، بردگی و استبدادکشیده می شوند در دستگاه رجوی ظلم کردن به زن یکی از انگیزه های سنتی اوست . فی المثل ! در تمدن مصر قدیم دختران چشم درشت را هدیه می دادند بایستی می پذیرفتند زنان حق دفاع از خود را نداشتند . در فرقه رجوی همان سنت تا قبل از انقلاب ایدئولوژیک حاکم بود . از ما بین زنها دختران 17 الی 18 ساله انتخاب می شدند و به الجبار به مردان سن بالا 45 الی 50 سال هدیه داده می شدند رجوی در آن زمان نام این دختران !! هُلو !! گذاشته بود . من با چندین صحنه در پادگان اشرف مواجه شدم و می دیدم که دخترانی را که می خواستند هدیه دهند چه حال و روزی داشتند قدرت تصمیم گیری را نداشتند به درونشان مراجعه می کردید لعنت و نفرین خدا را بر رجوی و زن مکارش می فرستادند . تاریخ ثابت کرده که روی واقعیت ها نمی شود خاک پوشاند . اگر بازرسی و یا ناظری بطور واقعی و نه فرمالیستی از نزدیک زندگی زنان در فرقه را مشاهده کند کاملا برای او روشن می شود که رهبران فرقه بیشترین ظلم را به زنها کرده اند . یادم می آید شخص رجوی در نشستی مطرح کرد . زن تحریک کننده است نبایستی دست آن را باز گذاشت در غیر این صورت انقلاب شما معنی و مفهومی ندارد . جلوی آن را بایستی خاکریز کشید . من با این فرقه زندگی کردم و فاکتهای عینی در رابطه زندگی زنان در فرقه را دیده ام . در فرقه رجوی قانون یا رو سری یا تو سری در رابطه با زنان حاکم است . در محلی که زنان زندگی می کنند دور تا دور محل را سیم خاردار و خاک ریز کشیده اند . این اواخر دیوارهای بلند کشیده بودند . هر کاری دارند بایستی در همان محل مشخصی که برای آنها مشخص کرده اند انجام دهند . در فرقه آرایش کردن برای زن ممنوع است ، خندیدن زن جلوی مردها ممنوع است اگر موردی از آنها دیده شود برخورد تندی با آنها می شود ، روسری را بایستی طوری به سر کنند که یک تار موی آنها بیرون نزند . من یک بار موردی را دیدم . کنار آشپزخانه ایستاده بودم که متوجه شدم دو تا از زنها با خودرو برای تحویل گیری نان روزانه به نانوایی مراجعه کردند یکی از زنها خم شد که بسته های نان را در سطل جا دهد . یکی از زنها که عضو شورای رهبری زنان بود آن را دید و رفت سراغش چنان با او برخورد کرد که آن زن به گریه افتاد . موارد آن زیاد است که هر مورد آن جای بحث دارد . آن غربی های احمقی که به حرفهای مفت و بی ارزش مریم قجر گوش می دهند چرا پرده را کنار نمی زنند که با واقعیت ها مواجه شوند که زن در فرقه رجوی حکم اسباب بازی را دارد . زنان در پادگان اشرف از کمترین آزادی جامعه بهرمند نیستند . زیر پوش زن انقلابی بدترین سوء استفاده را رهبری فرقه از زنان می کند مانند یک کالا در ایدئولوژی قرون وسطایی رجوی استثمار می شوند . دشمنان مردم ایران هیچ وقت و هیچ زمانی دلشان برای زنان ایرانی نسوخته و نخواهد سوخت . دلشان به حال خودشان می سوزد که دلار بیشتری نصیبشان شود . مریم قجر چه نوع آزادی می خواهد به زنان ایران بدهد . به اندازه یک سر سوزن به زنان اشرفی تحت ستم خودش و شوهر دومش آزادی دهد . !! زنان ایران باشد پیشکش !!