قربانی اشرف ( فواد بصری )

فرقه مخرب رجوی

قربانی اشرف ( فواد بصری )

فرقه مخرب رجوی

خاطرات فواد بصری

قسمت پنجم

بند های انقلاب به افراد حاضردر اشرف تحمیل شد رجوی با این کار می خواست همه را یک دست کند ومعضل زن و ازدواج را از روی میز سازمان جمع کند . ضوابط روز به روز سخت ترمی شد . هیچ فردی حق نداشت در مقر به  زن سلام کند ، مردها بعد از اسلاح صورت مجاز نبودن به صورت خودشان اُدکلون بزنند و.... ضوابط کارائی آنچنانی نداشتند . هیزی کردن به زنها مرز نداشت موارد اخلاقی از مقرها بیرون می زد خط این بود که بایستی روزانه گزارش مناسبات افراد در مقرها روی میز رجوی می رفت دریک نشست عمومی رجوی با یک حالت پرخاشگری و بهم ریخته اعلام کرد که می خواهم ارتش را گسترش دهم قرارگاههای شما را به نقاط مرزی منتقل کنیم البته بدون زنها . زنها در اشرف باقی می مانند واز اشرف حفاظت می کنند . نیروها را به شهرهای کوت ، بصره ، عماره و.... منتقل کرد . با این کار می خواست با یک تیر دونشان را بزند .  الف : زنها با مردها با هم دریک مقرنباشند . مردها نسبت به ( زن ) خودشان را آب بندی کنند . ب : حفاظت شهرهای مرزی عراق را بر عهده بگیرد و بیشتر از اربابش ( صدام ) بچابد .  من درقرارگاه پنجم ( موزرمی ) به فرماندهی زهره قائمی سازماندهی شده بودم .  نیرها در گرمای طاقت فرسای عراق مثل برده کار می کردند خانم زهره قائمی زیرکولر دایکن در اتاق کارش لم می داد اکثر نیرها از وضعیتی که داشتند خسته شده بودند . محفل و فرار افراد در مقرشیوع پیدا کرده بود در مقرما ومقرهای دیگر به معضل تبدیل شده بود . گزارش وضعیت نیرها روی میزرجوی رفته بود . نشست های عملیات جاری و غسل هفتگی تبدیل شده بود به نشستهای تیغ کشی و فحش های رکیک به افراد .  با این کار می خواستند تخم کینه را در دل افراد نسبت به همدیگر بکارند و همین کار هم شد چندین مورد برخوردهای فیزیکی در آسایشگاه ها بین افراد پیش آمده بود که در مقر بی سابقه بوده . در هر مقر 4 الی 5 زن را سازماندهی کرده بودند . اف مقر ، معاون اف مقر ، مسئول پرسنلی ، پا دو اف مقر ، مسئول مالی مقر ، این ها باصطلاح زنهایی بودند که رجوی روی آنها حساب کرده بود که موردی از آنها بیرون نمی زند و روی مریم رجوی را در رابطه با انقلابش سفید می کنند مدتی گذشت که متوجه شدم مسئول پرسنلی که بیشتر اوقات خودش را با ماهواره سپری می کرد ناپدید شد . بصورت محفلی فهمیدم که مورد اخلاقی با یکی از افراد را داشته . رجوی با انقلاب ایدئولوژیک مریم گند زد هم به مردها و هم به زنها هیچ وقت این موضوع را روی خودش نبرد آنقدر در مقرها افتضاح شده بود که به ما ابلاغ کردند که برای مدتی به اشرف باز می گردیم در اشرف کنترل نیروها انرژی کمتری از سران رجوی می گرفت چون تمام سرانش در اشرف مستقر بودند و از طرفی فرار افراد به صفر می رسید چون دور تادور اشرف چند لایه نیروهای عراقی مستقر بودند و فرار نا ممکن بود . زمانی که در اشرف مستقر شدیم در یک نشست عمومی در مقر ضوابط سخت و من در آوردی را به ما ابلاغ کردند ضوابطی که در زندانهای جامعه به زندانی ابلاغ نمی کنند کار ما در اشرف شده بود کار و نشست های تیغ کشی . در اشرف که بودیم یکی از افراد که در مقر با هم بودیم گزارش نوشته بود که می خواهد از سازمان جدا شود . برای او نشست جمعی گذاشتند آن روز نشست هنوز در ذهنم جا گرفته زنهای باصطلاح شورای رهبری عجب صحنه هایی را در نشست خلق کردند بیشتر از مردها با دریدگی تمام فحش های رکیک به آن فرد می دادند برای ما چشمگیر بود که این ها زن هستند یا لُمپن جامعه . همین حرومزاده ها زیر پوش شورای رهبری با افراد دلخواه خودشان لاس می زدند دو مورد آن را به عینه مشاهده کرده ام . انقلاب مریم چنان کثافتی در اشرف ببار آورد که آن ورش ناپیدا بود سه یگان زنان در اشرف مستقر بودند که ما اصلا آنها را نمی دیدیم حتی در کارهای جمعی اشرف آنها را شرکت نمی دادند . ترس از این داشتند که مبادا موارد اخلاقی استارت بخورد . رجوی و سرانش فکر می کردند با بگیر و ببند می توانند دستگاه زور و فشار خودشان را در اشرف آببندی کنند با این وجود سرشان به سنگ خورد باز هم موارد اخلاقی و چند مورد فرار اتفاق افتاد در مقابل فتیله نشست های تیغ کشی را بالا بردند که این معضل جلوگیری کنند . هر طرحی برای افراد می ریختند به ضد خودشان تمام می شد . حرومزاده ترین فرد بعد از رجوی خود رجوی است هر روز در نشست عملیات جاری ضوابط جدیدی به ما ابلاغ می کردند کلافه شده بودیم هر کسی اعتراض می کرد با برخوردهای فیزیکی مواجه می شد .

ادامه دارد ........  

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد