سران منافقین اعضاء و هواداران خود در اروپا را بشدت زیر نظر گرفته اند !

بیش از 2 ماه هست که اقایان کریم قصیم و محمد رضا روحانی از عضویت شورای دست ساز رجوی استعفا داده اند، و اقای کریم قصیم در اطلاعیه و مصاحبه های خود به دلایلی مشخص برای استعفاء اشاره کرده است . این اطلاعیه و مصاحبه ها و افشاگریهای اقای کریم قصیم باعث خشم سران فرقه رجوی شده،و به شدت اعضای گروهک را در تنگنای فکری قرار داده است. سران فرقه نیز  برای جلو گیری از  استعفاء و امکان  جدا شدن اعضاء در درون تشکیلات، به برگزاری نشستهای مختلف در اور سوراواز و خانه های تیمی خود در کشورهای مختلف اقدام کرده اند . بنا بر خبرهای موثق از درون فرقه رجوی، سران گروهک هر گونه ارتباط اعضاء را با اقایان کریم قصیم و محمد رضا روحانی ممنوع اعلام کرده و کنترل اعضایی که به گمان سران فرقه حلقه ضعیف می باشند و ممکن است تحت تاثیر افشاگریهای اقای قصیم از فرقه جدا شوند را شدت بخشیده به همین خاطر سران فرقه خروج این اعضاء از اردوگاه اور سوراواز را ممنوع کرده اند.  در حقیقت مقر فرقه رجوی دراور سوراواز تبدیل به یک زندان برای اعضاء فرقه رجوی شده است .سران فرقه به اعضایی که در بین کشورهای اروپایی تردد دارند و یا در کشورهای مختلف اروپایی مسئول خانه های تیمی گروهک رجوی هستند، دستور داده‌اند به هیچ عنوان با هیچ یک از هواداران  وارد بحث استعفاء  اقایان کریم قصیم و محمد رضا روحانی نشوند. و به همین خاطر سران فرقه به هر کسی در این رابطه سوالی می کند جواب می دهند ما میدانیم که اینها به سمت رژیم ایران رفته اند، و به وقتش اسناد خیانت انها را بیرونی خواهیم کرد!همچنین سران فرقه مافیایی رژیم از اعضاء خود خواسته به هر طریق ممکن اقای ایرج مصداقی را در محل اقامت و محل ترددات و با کسانی که دیدار می کند، تحت نظر داشته باشند. در واقع سران فرقه قصد دارند اقای ایرج مصداقی با تهدید وترساندن وادار به سکوت بکنند !به همین خاطر از این طریق ازتمام مقامات ذی صلاح در فرانسه و همچنین دیگر کشورهای اروپایی تمی کنم اجازه ندهند سران فرقه رجوی خاک کشورهای اروپایی را به عراق دوم برای زندانی و اسارت نگه داشتن اعضا ء مورد سو استفاده قرار دهند. و یاآوری می کنم که تمامی دستورات این اعمال جنایتکارانه توسط مریم قجر که دراردوگاه اور سوراواز مقر فرماندهی فرقه مافیایی و جنایتکار منافقین می باشد تصمیم گیری و صادر می شود .

اخراج منافقین از عراق و ظیفه دولت جدید

تروریستی منافقین از پادگان اشرف تا پایان ماه مبارک رمضان انجام خواهد شد. "غالب عطیه" گفته است: شمار اعضای منافقین در پادگان اشرف به ۱۰۰ تن می رسد و طبق تصمیم دادگاه استان دیاله درهای این پادگان تا پایان ماه مبارک رمضان بسته خواهد شد.تخلیه کامل کمپ اشرف مقدمه‌ای است برای تخلیه کمپ لیبرتی و اخراج کامل گروهک منافقین از عراق و تسریع روند فروپاشی کامل ساختار تشکیلاتی گروهک؛ چرا که اشرف سمبل مهمی برای منافقین به شمار میرفت و آنها تمام تلاش خود را کردند تا از سقوط و تخلیه آن جلوگیری کنند ولی اجماع دولت و گروه های سیاسی عراق باعث شد که این اتفاق مهم روی دهد.در این برهه زمانی که منافقین از عراق در حال اخراج هستند و از طرفی به شدت دنبال یک پایگاه دائمی هستند تا بخش اعظم نیروها را به آن منتقل کرده و به فتنه گری خود ادامه دهند، یک فرصت عالی و وظیف سنگین بر دوش دولت سخنگوی فرماندهی پلیس دیاله عراق اخیرا تاکید کرده است، که عملیات اخراج کامل اعضای گروهک تازه نفس دکتر روحانی گذاشته است. دستگاه دیپلماسی کشور باید با تعین یک کارگروه ویژه در وزارت خارجه و با مذاکرات فشرده و ارائه مشوق‌ها و البته نیز تهدیدات، کشورهایی را که مقصد بعدی این گروهک هستند قانع کند تا از دادن پایگاه دائمی به اعضای تروریست‌های منافق خودداری کنند. اهمال کاری دستگاه دیپلماسی کشور در دولت گذشته باعث شد که بخشی از این گروهک به آلبانی منتقل شده و در آن جا مستقر شوند و احتمالا در آینده نزدیک نیز بخش دیگری از اعضای منافقین به این کشور منتقل خواهند شد.فضای به وجود آمده به دلیل استقرار دولت جدید و اجماع و حمایتی که از دولت در داخل کشور می شود پشتوانه قدرتمندی برای دولت در پیگیری دیپلماسی عزت مندانه نظام اسلامی است .یکی از خواسته های مهم مردم و قربانیان ترور و جنایت های گروهک منافقین از دولت جدید تعقیب و مجازات سرکردگان گروهک منافقین در اقصی نقاط عالم است. منافقین باید تاوان گذشته ننگین خود را بپردازند و آوارگی و اخراج از عراق و کمپ اشرف اولین و کوچکترین تاوانی  است که منافقین پرداخته اند .مردم در انتظار اقدام جدی دولت آقای روحانی در این زمینه هستند. 

داریوش دهقان را چه کسی به قتل رساند !

داریوش دهقان فرد با سابقه ای در فرقه رجوی بود آن اوایل فرد تشکیلاتی و در تمام زمینها فعال بود و مسئولیت چندین نفر را به او می دادند در پادگان اشرف در مقر ما بود از پادگان اشرف به مقر موزرمی که در شهر عماره عراق بود داریوش در مقر ما بود چند سالی با هم در یک مقر بودیم در مقر موزرمی داریوش کارهای تشکیلاتی به او سپرده می شد به نحو احسنت انجام می داد در مقر موزرمی تحت فرماندهی زهره قائمی داریوش از یک نقطه ای دستورات سران فرقه را نمی پذیرفت و از آنجایی که اهل شیراز بود و رگه ای از جنوب در خانواده او بود وقتی او را می دیدم به آن می گفتم داریوش چه خبر در جواب می گفت اصلا ما معلوم هست در بیابانهای عراق بدنبال چه هدفی هستیم به مرور زمان داریوش شده بود سوژه نشست های غسل هفتگی و نشست عملیات جاری و روز به روز اوضاع تشکیلاتی داریوش توی گل فرو می رفت از آن پس هیچ نیرویی به سپرده نمی شد و مسئولیتی به آن نمی دادند در واقع ول در مقر می چرخید بعضی وقتها به انبار تاسیسات مراجعه می کرد و شروع می کرد به محفل زدن از دست سران فرقه رجوی شاکی بود دلش می خواست هر چه سریعتر فرقه را ترک کند و به دنبال زندگی آزاد خود برود یک روز که در انار تاسیسات بودم داریوش به انبار آمد و چهره اش زرد شده بود و خیلی بهم ریخته بود بعد از سلام و احوال پرسی به آن گفتم خبری شده چهرات نشان می دهد خیلی بهم ریخته ای گفت از دست این سگ پدرها بهم ریخته ام گفتم مگر اتفاقی افتاده گفت دیشب مرا از خواب بیدار کردن  به من ابلاغ کردند که بروم اتاق کار زهره قائمی من هم صورت نشسته به اتاق او رفتم وارد اتاق شدم عباس داوری ( رحمان ) احمد واقف . حجت بنی عامری . حسین ربوبی ( فضلی ) و خود زهره قادمی در اتاق نشسته بودند و منتظر من بودند وارد اتاق شدم سلام کردم هیچ کدام جواب سلام مرا ندادند زهره قائمی تا مرا دید گفت ببینید بی شعور و خودش ول کرده حتی آبی به صورتش نزده و لباسهایش را هم مرتب نکرده انگار در چاله میدان زندگی می کند که آقایان بدون هیچ مقدمه ای شروع کردند به فحش دادن و احمد واقف بلند شد و یک چک به صورتم زد به من گفتند زندگی عادی نداریم اگر فکر می کنی با شخم زدن تشکیلات ما تو را به خارجه می فرستیم کور خواندی همین جا در اشرف خاکت می کنیم گفت من هم در جواب گفتم خسته شدم از مناسبات شما خسته شدم از عراق خسته شدم از خودم خسته ام شده می خواهم بدنبال زندگی خودم بروم این جرم است بعد از اینکه این حرف را زدم ریختند روی سرم و یک کتک مفصلی مرا زدند این هم دستمزد این همه سال که با اینها بودم مدتی گذشت داریوش را مجددا دیدم گفت فهمیدی چی شده به من گفتند می خواهیم تو را به مرز بفرستیم کمی فضایت عوض شود و هم یک راه مناسبی برای واحد های راهگشا را چک کنی مسئول تیم پرویز مصطفی است مسئول مهندسی مقر آمادگی آن را داشته باش گفت این همه بهانه است اینها می خواهند مرا از بین ببرند و از شر من خلاص شوند با یک تیم 3 نفره داریوش را به مرز فرستادن مسئولیت تیم با پرویز مصطفی بودیکی از افراد تیم با من محفل داشت بعد از چند از رفتن داریوش می گذشت به ما ابلاغ کردن در سالن غذا خوری نشست است در سالن جمع شدیم و زهره خانم برای ما سخنرانی کرد این دریده با وقاحتی که داشت گفت داریوش در مرز نافرمانی کرد و روی مین رفت و در جا کشته شد چقدر ما می گویم فرمان پذیری . فرمان پذیری . یعنی این . همه در نشست تعجب کرده بودند بخصوص من چون می دانستم داریوش چه وضعیتی داشت با یکی از نفرات تیم که با داریوش رفته بود محفل داشتم او را در یک جا خلوت گیر آوردم به آن گفتم راستش را بگو چه بلایی بر سر داریوش آمد  جریانی را برایت تعریف می کنم به هیچ کس نباید بگی گفت به مرز که رسیدیم کمی استراحت کردیم برادر پرویز به داریوش گفت این مسیر را می بینی می خواهم تو را چک کنم مسیر را مستقیم برو و از کنار سیم خاردار تردد کن می توانی یک مسیر خوب  برای واحد ها پیدا کنی برو ببینم چکار می کنی وقتی داریوش راه افتاد من به برادر پرویز گفتم این مسیری که داریوش دارد می رود چک نشده است و این بنده خدا آموزش کافی ندارد چرا آن را فرستادی یکی از ما ها که آموزش دیده ایم بایستی می رفتیم در جواب برادر پرویز به من گفت خفه شو زیاد حرف بزنی حالت را جا می آورم 15 دقیقه ای گذشت مسغول خوردن تنغلات بودیم صدای انفجار مین آمد تمام تنم لرزید و پرویز مصطفی بی خیال نشسته بود به سمت مسیری که داریوش رفته بود رفتیم داریوش روی مین رفته بود و مثل یک لاشه در میدان مین افتاده بود به چهره پرویز مصطفی نگاه می کردم خوشحال بود که ماموریت خود را انجام داده بود داریوش به دستور سران فرقه و توسط فردی بنام پرویز مصطفی به قتل رسید . احمد واقف به آن گفته بود در اشرف خاکت می کنیم این کار را انجام داد و داریو ش را با تعداد نفرات اندک در اشرف خاک کردند .     

فرزانه میدانشاهی شکنجه گر زنها و مردها در فرقه رجوی .

رهبر انقلاب .