آمریکا
بعنوان دشمن شماره یک ملت ایران، بعد از سقوط رژیم منفور پهلوی به هر
گزینه ای علیه ایران دست زد و با هر ساز و کار ممکن که در اختیار داشت برای
به زانو در آوردن ایران چه به لحاظ نظامی و با حربه و تبلیغات حقوق بشری و
همچنین بکار گرفتن بقایا فراریان از رده خارج شده، استخدام کردن عده ای
برای مزدوری، اعزام آنها به ایران، به راه انداختن کانالهای مختلف
تلویزیونی،تصویب کمک های مالی به گروههای وابسته اش، فشار بر سازمان ملل،
محکوم نمودن ایران و تصویب قطعنامه ها برای تحریم ملت ایران، همچنین مانع
شدن از فعالیت های بشر دوستانه هسته ای ایران، فرستادن جاسوس های سازمان
سیا، هواپیماهای جاسوسی و یا فعالیت در رابطه با جنگ الکترونیک و غیره،
همچنین کشورهای غربی و حاکمان خود فروخته عرب ها که بتواند ضربه ای وارد
نماید.
آمریکا فرقه مجاهدین را در لیست تروریستی قرار داده است، اما واقعیت و
رویکردش با این گروه تروریستی متفاوت و متناقض است. در حالیکه این سازمان
به دلیل ترورهایش در رابطه با شهروندان آمریکایی در زمان شاه،ناقض حقوق بشر
است. درعملیات ها و ترورها و انفجارات علیه انسان های بی گناه شرکت داشته و
ماهیت واقعی اش بر جنگ طلبی و خشونت و خونریزی پایه ریزی شده است. با
تاریخچه تاریک و سیاه مجاهدین در رابطه با خشونت و ترور می توان آنرا
پدرخوانده تروریست جهان خواند. متاسفانه با توجه به همه ترورها و بمب گذاری
ها و کشتارها و غیره، فرقه رجوی در آمریکا مشغول فعالیت است و آزادانه در
راهپیمایی ها، تجمع در برابر کاخ سفید حضور دارد و سخنرانی راه می اندازند.
نفر بالای سازمان بنام علیرضا در استخدام پنتاگون و بعنوان مشاور وجاسوسی
انجام وظیفه می نماید.
زمانی بود همین منافقین با بکارگیری از سلاح و جنگ مسلحانه و ترور و کشتار و
بمب گذاری و خشونت که تعدادی از ملت ایران را به شهادت رسانند و در آن
زمان هیچگاه آمریکا و همدست های غربی این فرقه را محکوم نکردند، زیرا خط و
کار آمریکا بود و رجوی مجری آن بود. در سال 64 به دستور آمریکا با کمک
فرانسه و صدام منافقین بایستی به کشورعراق فرستاده می شدند تا ستون پنجم و
جاسوس صدام شوند. رجوی مأموریتش را به نحو احسن انجام داد و از هیچ خیانت و
جنایتی علیه ملت خودش فروگذار نکرد، این پروسه جنگ طلبی و خشونت و ترور و
بمب گذاریها و خمپاره زدن به خانه ها تا سقوط صدام صورت گرفت و تا آن زمان
سازمان نعره ضد امپریالیست و شعارهای ضد آمریکایی را سر می داد، اما با
ورود آمریکا به عراق همه چیز کاملاً تغییر کرد و شعارها ممنوع شدند!
رجوی در آخرین نشست ،ماهیت واقعی و سرسپردگی خودش را برملا نمود و به همه
افرادی که در آخرین نشست رجوی در قرارگاه اشرف بودند،گفت ما با وزارت امور
خارجه گفتگوهایمان را کرده ایم و حتی مختصات خودمان را به آنها داده ایم و
به توافق هایی هم رسیده ایم و حتی وقتی چند یگان مورد اصابت هواپیما قرار
گرفتند، رجوی در پیامش گفت هواپیما که ما را مورد اصابت قرار داده،
هواپیمای انگلیس بوده و آنها را در این رابطه توجیح نکرده بودند و راست می
گفت در همان موقع هواپیماها بالای سر ما گشت می زدند و تعدادی از افسران
نیروی هوایی که کارشان گرا دادن بود با نفرات سازمان کوپل شدند و همه جا
آنها را می زدند و مسیرها و نوار مرزی و تردد نیروهای ایرانی را به آنها می
دادند. با خلع سلاح سازمان که یکی از برنامه های آمریکا و سازمان بود که
بتواند آنها را برای عملیات های بعدی آماده نماید و زمان جنگ و خشونت در
این زمان به پایانش رسیده بود و باید به سازمان یک چهره استحاله به نمایش
می گذاشت و آنها را با چهره جدید استحاله شده بزک وارد میدان جدید علیه ملت
ایران بکار بگیرد.
در شرایطی که رجوی غرق در بحران و بن بست، عاجز از هر گونه تصمیم گیری است،
دنباله روی و اطاعت اعضای فرقه، جز ادامه انحراف و گمراهی، رسوایی و ذلت
نتیجه ای نخواهد داشت.